در قسمت اول و دوم این گفتار، ضمن بررسی نظر امام خامنه ای(مدّظلّهالعالی) در خصوص انحراف یا اغراض انحرافی(سیاسی و اعتقادی) دولتمردان نهم و دهم، 34 شاخص عملکردی و گفتمانی آن دولت ها که از جانب معظم له بر روی آن تصریح گردیده بود، تبیین و چراییِ عدم محاکمه«اسفندیا ر رحیم مشایی»یا به عبارتی «سران جریان کذائی انحرافی»!؟ مورد بحث قرار گرفته و نهایتاً اصالت گفتمان احمدی نژاد و تطابق آن با گفتمان امام و انقلاب از نظر امام المسلمین(مدّظلّهالعالی) اثبات گشته و در قسمت پایانی آن، به دلایل عدوات، تخریب و کینه توزی متهم کنندگان دولت های نهم و دهم به انحراف از دیدگاه مقام عظمای ولایت پرداخته شده است.
گفتار حاضر، در نخستین سالگرد پایان کار دولت دهم و با توجه به هجمه گسترده برخی احزاب و خواص جامعه طی سنوات گذشته و به ویژه یکساله اخیر علیه عملکرد و گفتمان دولت های نهم و دهم، درصدد است تا با بررسی آراء و نظرات امام جامعه پیرامون نوع عملکرد و گفتمان آن دولت ها، ضمن ترسیم مقیاسی برای اندازه گیری درجه تطابق گفتمان جریانات سیاسی فعال در چارچوب نظام جمهوری اسلامی با گفتمان امام و انقلاب، پرده از نقشه خوانی معکوس برخی افراد و جریانات وابسته به ایشان، درخصوص ارائه مختصات کاذب جبهه خودی و غیرخودی برای عوام جامعه، بردارد. از جمله شاخصه های برجسته گفتار حاضر ، پرداختن به بیش از 180 منبع حاوی اطلاعات پیرامون گفتمان دولت های نهم و دهم و جریان های مخالف آن و تحلیل های مربوطه بوده که به دلیل گستردگی منابع مورد استفاده، از آن می توان به عنوان دائرة المعارفی جهت شناخت گفتمان های مذکور استفاده نمود.
تخصیص منابع یادشده بگونه ایست که در کنار«اشاره به هر موضوعکلیدی مربوط به گفتمان طرفین بحث»، منابع استدلالی (اعم از فیلم، صوت،کتاب،مقاله و یاداشت، نرم افزار و ....) در قالب لینک های مستقیم به آن، در دسترس مخاطب می باشد.
دانلود لینک مستقیم فایل PDF مقاله به انضمام جداول آن با حجم 8 مگابایت
بازخوانی یک پرونده؛ تکفیر مالک، انتقام از علی(ع)
«نقشه خوانی معکوس خواص بی خواص و پالس های شیطانی دعوت جامعه اسلامی به سوی ذبح حقیقت»
«هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلىَ مَن تَنزََّلُ الشَّیَاطِینُ* تَنَزَّلُ عَلى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ»
"آیا مىخواهید من شما را آگاه سازم که شیاطین بر چه کسانی نازل مىشوند؟ بر هر شخص بسیار دروغگوى بدکار نازل مىشوند"{1}
«وَیْلٌ لِکُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ» : "واى بر هر دروغگوى بدکار"{2}
سیری در اظهارات برخی مسئولین فعلی و قبلی در چندماهه اخیر(پس از روی کار آمدن دولت یازدهم) نسبت به رئیس جمهور سابق و جریان فکری وی و برخی اطرافیانش، که در غالب موارد با تأکید بر نفی و انحراف گفتمان حاکم در دولت های نهم و دهم همراه بوده است، اهمیت واکاوی اندیشه و مبانی فکری طرفین این ماجرا را از حیث تطابق با دیدگاه امام جامعه و شناخت صحابه تابعه ولایت برجسته تر نموده و به تبع آن، تبیین مختصات مربوطه، منجر به اتمامحجت بر خواصوعوامجامعه درراستای تشخیص آراءانحرافی و شناخت وقایع جریاناتسیاسی مؤثر و اخذتصمیمدرست در بزنگاههایتاریخی خواهدشد.
بی شک همانطور که از احادیث و روایات متعدد برمی آید، پیچیدگی حوادث و فتنه های آخرالزمان بگونهایست که تشخیص حق از باطل جز با تمسک به صراط مستقیم ولایت و بهره مندی از سرچشمه حقایق، مقدور نبوده و تبعیت از اجتهاد و نظرات غیراصیل و متفرقه، می تواند به خساراتی غیرقابل جبران یا اشتباهات استراتژیک پرهزینه برای نظام اسلامی تبدیل گردد. کمااینکه عدم توجه به این مهم در مقطعی از تاریخ، موجب خانه نشینی ولیّجامعه و انحراف ساختار اصیل حکومت اسلامی گشته (خانه نشینی أمیرالمؤمنین)؛ زمانی دیگر، عاملی برای ایجاد تفرقه در بین خواص و مدافعان ولایت، توجیهی برای شورش کجفهمان و نهایتاً وسیله ای برای فرصت سوزی در حکومت اسلامی و تحمیل گری شرایط ناخواسته به امامالمسلمین قرارگرفته(در صفین و جنگ امام حسن(ع) با معاویه)؛ در مجالی دیگر ابزار فتنه جویی و تبلور اغراض فروخفته خواص انقلابیونمادّیگرا، و اجتماع ایشان با منافقین ضداسلام برای قیام علیه حجت خدا(جنگ جمل) می گردد؛ در برههای از زمان، منجر به تعرّض و قیام علیه امام جامعه از سوی کجفهمان، مغرضین بظاهر متدیّن و خودعمّارپندار شده(جنگ نهروان)؛ و در سیاهه دیگری از روزگار غربت، با فتوای عامدانه فقیهی معتمد و دنیاپرست(شریحقاضی) و فتوای تفرقه افکن و غیرمسئولانه فقیهی کم بصیرت(سلیمان بن صرد خزاعی) و تأیید، تبعیّت ، یا مستمسک قرار دادن این فتاوای انحرافی از سوی برخی انقلابیون پرسابقه و سرداران صاحب نام جامعه اسلامی (در گروه اول: شمربن ذیالجوشن، عمربنسعد ، اشعث بن قيس، شبث بن ربعى، عمرو بن حريث، حجار بن ابجر، قيس بن اشعث، يزيد بن حارث، عروة بن قيس و ...؛ و در گروه دوم: توّابین جامانده از کربلا) موجبات ذبح امام زمان و بهترین اولیاء خدا، از سوی جمع بقایای ناکثین و قاسطین و مارقین و عوام جاهل و کم بصیرت، آنهم با نیّت قربتاًإلیالله! ، فراهم می گردد.
با لحاظ همین حجّت و بیّنه عقلانی، به تبیین موضوع صدرالاشاره، از طریق تطبیق شرایط طرفین مورد بحث در قالب پاسخ به سه سؤال کلیدی در این حوزه و نهایتاً تحلیل و موقعیت شناسی جریانات سیاسی موجود از حیث«تبعیت از امام جامعه اسلامی؛ یا تبعیت از غیر او» می پردازیم :
1- نظر امام المسلمین(مدّظلّهالعالی) در خصوص انحراف یا اغراض انحرافی(سیاسی و اعتقادی) دولتمردان نهم و دهم چیست؟
هرچند دشمنانخارجی؛ مخالفینداخلی جمهوریاسلامی ومغرضین؛ متضرّرین، عهدشکنان و انقلابیّونمادّیگرا و خودعمّارپندارها در مقاطع مختلف به دلایل مشروح در ادامه متن و با استناد به منابعی غیر از امام جامعه، مدعی انحراف و مغرضانه بودن تفکر و گفتمان دولت های نهم و دهم از ابتدای شکل گیری(1384)، یا از ابتدای دولت دهم و پس از لغو حکم معاون اولی مهندس مشایی(تیرماه 1388)، یا بعد از لغو عزل وزیر اطلاعات(اردیبهشتماه 1390)، یا پس از ردصلاحیت مهندس مشایی در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری(اردیبهشتماه 1392) بوده و ایشان را منتسب به سرشاخه های ضدانقلاب خارج از ایران مانند سازمان مجاهدین خلق!، اشرف پهلوی! و اسرائیل! قلمداد کرده و با تفکراتی انحرافی از قبیل بهائیت، حجتیّه، فراماسونری، ضدّولایت فقیه، برانداز و... به مردم معرفی می کنند، لیکن مروری اجمالی بر دیدگاه ها و اندیشه های ولیّ امر مسلمین، بیانگر نقشه خوانی معکوس عمدی یا سهوی آن بظاهر خواص! و پالس های شیطانی دعوت جامعه اسلامی به سمت ذبح حقیقت، بخوبی مبیّن مواضع شفاف و هدایتگر امام خامنهای(حفظهالله) در این خصوص می باشد. معظمله در فاصله سالهای خدمت دولت های نهم و دهم نه تنها هیچگاه خطاب یا حتی اشاره ای متضمّن به انتساب انحراف یا جریان انحرافی به رئیس جمهور و یا هر یک از اعضای آن دولت ها نداشتهاند بلکه بارها شاخصه های گفتمانی دولت احمدینژاد را برای عموم برجسته کرده و آنها را در قالب سه گروه اصلی ویژگیها شامل : «1 - همّيت در کار و جدّيت در خدمت به مردم، 2- منطبق بودن شعار و گفتمان كلى دولت با شعار و گفتمان امام و انقلاب و 3- روحيه ى مردمى و خاكى دولت» متذکر میگردند؛ که مهمترین این تذکرات در خلال جلسات رسمی دیدار هیئت دولت وقت با ایشان و به ویژه در آخرین جلسات آن دولت ها در هفته دولت با معظّمله(یعنی در 2/6/87 ، 2/6/91) {3}و{4}؛ و در ضیافت افطار موسوم به آخرین نشست هیئت دولت دهم با ایشان در 23/4/1392(پس از یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و تنها 21 روز قبل از پایان فعالیت دولت دهم) و بعد از تمامی وقایع دستآویز «مدعیان منحرف» در خصوص انحراف گفتمانی دولت های نهم و دهم (مورد اشاره در ابتدای سخن){5} صورت می پذیرد.
مقام معظم رهبری در این دیدارها «علت قدردانی از آن دولتها را برخورداری از خصوصیات ممتازی که در منطق اسلامی، معیار واقعی تشخّص و شرافت محسوب میشود، عنوان نموده»{6}، «ضمن تأکید بر هشت سال حجم کار بسيار بالا و پرشتاب رئيس جمهور و همکارانشان در دولت نسبت به همه دوره هاي ديگر و تلاش منجر به کارهاي خوب با تحمل زحمات شبانه روزي ایشان، با اعراض از آسايشها و آسودگيها و نخواستن، نديدن و طلب نکردن امتيازاتي که معمولاً مسئولان کشورها در دنيا دارند{7}؛ به تصریح بر انطباق شعار و گفتمان این دولت ها با شعار و گفتمان امام و انقلاب تأکید فرموده و با بیان شاخصه های 17 گانه موجود در دولت های نهم و دهم در اینخصوص{8}و{9}، یکی از افتخارات و کارهای بزرگ این دولت ها را سردست گرفتن شعارهاي انقلاب، برجسته کردن آنها، افتخار کردن به آنها، مطرحکردن آنها درجامعه و احساسشرم نکردن از بيان انگيزههايانقلابي و از اهدافانقلابي و از شيوههايانقلابي در مجامع بينالمللي؛ بیان مینمایند»{10}
معظم له در دیدارهای مذکور «گفتمان عمومی دولت را به طور خلاصه زندهکردن و بازسازی برخی خصوصیات جوهری انقلاب و منطق امام؛ و مقابلهی با کسانی که میخواستند این ارزشها و این مفاهیم اساسی را منسوخ کنند، یا از بین ببرند، یا ادعا میکردند که منسوخ شده و از بین رفته است»، عنوان نموده{11} و ضمن تأکید بر اهمیت این موضوع تصریح می نمایند که «این خیلی چیز باارزشی است. اين را هيچكس نمى تواند نديده بگيرد. هر دلبستهى به انقلاب، اين را قدر می داند؛ هر كسى كه پيشرفت كشور را با هدايت انقلاب و با كارگردانى انقلاب تصور می كند، بايد اين را قدر بداند.»{12}
ایشان ضمن بر شمردن محورهای سه گانه ویژگیهای متمایزکننده دولت های نهم ودهم، «اهمیت و تشخّص دولتمردان آن دولتها و امتیازات واقعی ایشان را به خاطر این خصوصیات دانسته»(13)، شاخصه های رفتاری دولت در دو محور «همّيت در کار و جدّيت در خدمت به مردم»(9 مورد) و «روحيهى مردمى و خاكى دولت»(8 مورد) را به عنوان رویکردی بسیار مهم در حرکت دولت به شرح ذیل معرفی می نمایند:
ـ در محور «همّيت در کار و جدّيت در خدمت به مردم» : 1- اين دولت، واقعاً يك دولت كار است؛ دولت حركت و اقدام است؛ 2- انرژى و نشاطِ كار اين دولت، يك امر برجسته است. تحرّك و نشاط و فعاليت و اقدام در اين دولت محسوس است 3- در خدمت به مردم جدّيت وجود دارد.
4- رفتن به شهرها، رفتن به شهرهاى كوچك، همهى نقاط كشور را زير پا گذاشتن و هيچ نقطه اى از كشور را از منظر خبرگى و كارشناسى دور قرار ندادن، اينها چيزهاى باارزشى است.5- در طول اين چند سال در كشور كارهاى وسيع عمرانى انجام گرفته؛ بخصوص در مناطق دوردست، در بخشهاى مختلف؛ اين يك رويكرد بسيار مهمى در حركت دولت است 6- خوشبختانه امروز يك تلاش جمعى وجود دارد.7- تلاش فوق العاده کاری و خستگيناپذيری ؛ دولت نهم و دولت دهم شناخته شده به پركارى، پشتكار و خسته نشدن؛ هشت سال کار و تلاش منجر به کارهاي خوب با تحمل زحمات شبانه روزي. 8- پیشرفت قابل توجه کشور در زمینه های مختلف به ویژه در زمينه ى علم و فناورى، به اذعان رصدكنندگان جهانى 9- حجم کار بسيار بالا و پرشتاب رئيس جمهور و همکارانشان در دولت نسبت به همه دوره هاي ديگر. {14}و{15} و{16}
ـ در محور «روحيهى مردمى و خاكى دولت»: 1- هم سطح شدن با مردم- کم کردن فاصله با طبقات ضعیف 2- در میان مردم بودن، تماس با مردم، انس گرفتن با مردم، شنیدن حرف مردم.3- ساده زیستی مسئولان دولت 4- شما دولتی هستید مردمی؛ یعنی مردم وقتی حرف شما و صدای شما را میشنوند، کأنّه از جنس خودشان یک حرفی میشنوند 5- تلاش دولت در جهت ارتباط با مردم 6- دور بودن مسئولان از تجمل7- استفاده برخی مسئولین از کمک فکری ظرفیت های بیرون دولت؛اين نقطهي برجستهاي است که نبايد اين را ناديده گرفت. 8- اعراض از آسايشها و آسودگيها و امتيازاتي که معمولاً مسئولان کشورها در دنيا دارند؛ اينها را نخواستن، نديدن، طلب نکردن، امتياز بزرگي است که اين دولت از آن برخوردار بود. {17}و{18} و{19}
ـ در محور «منطبق بودن شعار و گفتمان كلى دولت با شعار و گفتمان امام و انقلاب»: رهبر معظم انقلاب ضمن تأکید بر اینکه «جبههی مقابل انقلاب و ضدانقلاب، شعارهای انقلاب را هرگز فراموش نخواهد کرد؛ یعنی میداند که در این رویاروئی، در این هماوردی، آن چیزی که توانست جبههی انقلاب را پیروز کند و جبههی ضدانقلاب را به هزیمت وادار کند، در درجهی اول این شعارها بود؛ که هرچه شعارها پرمغز و جذاب و واقعی و برای مردم مفهوم و ملموس بود، کمک آن به پیشرفت انقلاب بیشتر شد»، شاخصه های تطبیقی گفتمان امام و انقلاب و گفتمان دولتهای نهم و دهم را در قالب 17 مورد تبیین و مورد تحسین قرار می دهند: «1-دعوت به عدالت و عدالت خواهی حقیقی 2- استکبارستیزی به معنای ویژه انقلابیاش3- اعاده عزّت ملّی و ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیاده طلبی سیاستهای دیگران (به ویژه در بحث هسته ای) 4- توقف روند غرب باوری و غربزدگی در بدنهی مجموعه های دولتی 5- توقّف گرایشهایسکولاریستی در بدنه مجموعه مدیران کشور 7-جرأت در ايجاد تحول8-جرأت در مقابله با فساد9- روحيه تهاجم در مقابله با زورگويان بين المللى10- مقابله با متخاصمین و متقابلین با ارزشها و مفاهيم اساسى انقلاب و منطق امام 11- زنده و برجستهکردن شعارهای انقلاب، سر دست گرفتن و مطرحکردن آنها در جامعه و افتخارکردن به آنها 12- احساس شرم نکردن از بيان انگيزههاي انقلابي و از اهداف انقلابي و از شيوههاي انقلابي در مجامعبين المللي13- افتخار به انقلابيگرى14- ارتقاء جايگاهكشور در عرصه سياستخارجى و مسائلبينالمللى 15- پیشرفت قابلتوجه کشور در زمینه های مختلف بویژه درزمينه علم و فناورى، به اذعان رصدكنندگان جهانى16- فعالیت خوب در زمینه ديپلماسىانقلاب و 17- موضع مستقل اسلامىِ شجاعانه{20}و{21}و{22}
برای دیدن عکس فوق با کیفیت بالا اینجا یا بر روی آن کلیک کنید
دانلود لینک مستقیم فایل پی دی اف و با کیفیت جدول فوق(در قطع A3) با حجم 417 کیلوبایت
دانلود لینک مستقیم فایل پی دی اف و با کیفیت جدول فوق(در قطع A3 و بصورت پهن) با حجم 417 کیلوبایت
شاید اوج پاسخگوئی صریح و دردمندانه امام المسلمین را بتوان در دومین جلسه سه ساعته معظّمله با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در طی سفر چندسال گذشته ایشان به قم و در آخرین روز آن سفر در ششم آبانماه 1389 صورت گرفته است، به وضوح مشاهده نمود؛ آنجائی که گفتمان دولت های نهم و دهم در عرصه های مختلف کاری، مورد هجمه و سؤال برخی اعضاء جامعه مدرسین قرار گرفته و رهبرمعظّمانقلاب با شجاعت و صراحت، اختلاف نگاه خود را با سؤال کنندگان در قالب طرح مباحثی قاطع و حمایتی بیان مینمایند.
هرچند متأسفانه بنا به هردلیلی (که استدلال مربوطه نیز خارج از بحث این مقال نمی باشد) متن خبر محتوای این دیدار با فاصله اندکی از روی تلکس خبری بسیاری از خبرگزاری ها و شبکه های خبری (مانند خبرگزاری فارس، مهر و ...) برداشته شد ؛ لیکن جمع بندی حاصل از مختصر مستندات موجود که حاصل مصاحبه سه تن از اعضاء جامعه مدرسین(آيت لله عبدالنبي نمازي، عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم و مجلس خبرگان رهبري؛ آیت الله مقتدایی، مدير سابق حوزه هاي علميه سراسر کشور و عضو جامعه مدرسين حوزه علمیه قم و آيت لله اسلامیان، عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم و مجلس خبرگان رهبري) بوده و در حال حاضر تنها از طریق سایت های مشرقنیوز(23)، شبکه خبری ایران(24)، جهان نیوز(25)، خبرآنلاین(26)، تبیان(27)، آفتاب(28)، سخن آشنا(29)، و راسخون(30) در دسترس می باشد در دسترس می باشد، می تواند به عنوان اتمام حجّت آن ولیّ خدا بر خاص و عام جامعه باشد :
ـ قسمتی از بیانات معظم له پیرامون دفاع از گفتمان و عملکرد دولت های نهم و دهم در دیدار یادشده به شرح ذیل می باشد:
ـ «دولت نهم و دهم در راستای مصالح ملی و در امتداد ولایت فقیه حرکت کرده اند.
ـ « بنده از همه دولتها حمايت كردهام ولي اين دولت با دولتهاي گذشته تفاوت دارد و فرق اساسي در اين است كه تلاش نمي كنند حاكميت دوگانه درست كند ... در گذشته حرف دشمن القاي حاكميت دوگانه بود و در برخي ادوار هم برخي افراد دنبال القاي اين وضعيت در كشور بودند كه دولت و مجلس در مقابل ولايت فقيه كه محور نظام است، قرار دارد ولي الان اينگونه نيست ... در شرايط كنوني اختلاف نظر هست و من هم برخي مسائل را قبول ندارم اما الان اگر رهبري چيزي بگويد، رئيس جمهور ميپذيرد و به آن عمل ميكند ... امروز وقتي رئيس جمهور يا مسئول ارشدي از دولت به خارج از كشور ميرود، من نگراني ندارم اما قبلا نگران بودم كه مسئولان در خارج از كشور مي خواهند چه بگويند.»
ـ "دولتمردان فعلی حرف حق و حرف نظام و حرف انقلاب را میزنند و جای نگرانی نیست"
ـ در پاسخ به موضوع طرح مکتب ایرانی: "من با طرح مکتب ایرانی مخالفم و نسبت به این موضوع به آقایان تذکر هم دادم ولی برداشتم این نیست که منظور آنها مقابل قرار دادن ایرانیت در برابر اسلامیت باشد ".
ـ در پاسخ یکی از اعضاء پیرامون اعتراض به بی توجهی برخی مسئولان نسبت به حجاب فقهی : "من این مطلب را قبول ندارم؛ مسئولان امروز همه حجاب فقهی را قبول دارند ولی اختلاف سلیقه در تاکتیکهاست".»
2- چراییِ عدم محاکمه« اسفندیا ر رحیم مشایی »یا به عبارتی «سران جریان کذائی انحرافی»!؟
یکی از مباحث مهم و دست آویز صاحبان تریبون و مدعیان سه گانه انحراف گفتمان دولت های نهم و دهم{31}، ارتباط رئیس قوه مجریه در آن دولت ها با اسفندیار رحیم مشایی، مسحور شدن! و رابطه مرید و مرادی! و از این قبیل حرف ها در خصوص رابطه احمدینژاد ـ مشاییبوده و می باشد. صرفنظر از هرگونه استدلال و حمایت از اندیشههای آقای مهندسمشایی و صرفاً با نگاه شرعی و قانونی به مباحث مطروحه پیرامون آراء، عقاید و حاشیه های سیاسی، اعتقادی و مالی به ایشان، که حسب شواهد تاریخی(در ماجرای رسالت نبی مکرّم اسلام{32} و سایر پیامبران الهی{33} و {34} و {35} در حادثه عاشورا و در قیام مختار ثقفی{36}،در ماجرای مباحثه امامرضا(ع) در قصرمأمون، در زمان ریاست جمهوری مقاممعظمرهبری{37}و ...){38}، از سوی جبهه مخالف در هنگام عجز استدلالی و ناتوانی درمغلوبکردن مستقیم حریف، با تخریب شیطانی و ایراد إنقلتهای توهّمی نسبت به طرفمقابل و اطرافیان وی صورت می پذیرد، به جهت تبیین دیدگاه مقامعظمایولایت در این خصوص{39}، تنها به طرح چندسؤال از ضمایرآگاه، بسنده می نماییم:
الف ـ مخاطب فرمایشات مقام معظم رهبری در مورخ 3/5/1388 {40}(تنها چند روز پس از پس از لغو معاون اولی آقای مشایی و اتخاذ مواضع غیراصولی مغرضین و اصولگرانماها طی آن ایام){41}و{42}و{43}وقتی می فرمایند: «به کسی نباید بیهوده تهمت زد؛ کسی را نباید به خاطر یک امر، از همهی آن چیزهائی که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفی بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. (...) اگر با کسی دشمنید، این دشمنی موجب نشود که نسبت به او بیانصافی کنید، بیعدالتی کنید؛ حتّی نسبت به دشمن؛ حالا آنکه دشمن هم نیست. بیعدالتیها را همه کنار بگذارند؛ بیانصافیها را همه کنار بگذارند» و در مورخ 4/9/1388 که می فرمایند :
«بعضیها - چه مطبوعات، چه بعضی از عناصر گوناگون - توصیهپذیر نیستند؛ آنها از ما توصیه نمیخواهند؛ معلوم نیست سیاستهای بعضی از این دستگاهها و مطبوعات و رسانهها را کی معین میکند و کجا معین میشود - نانشان در ایجاد اختلاف است - اما آن کسانی که مصالح کشور را میخواهند، مایلند حقائق را غالب کنند، من توصیهام به آنها این است که از این اختلافات جزئی و غیر اصولی صرف نظر کنند. شایعهسازی و شایعهپراکنی درست نیست. انسان میبیند صریحاً و علناً به مسئولین کشور - کسانی که بارهای کشور را بر دوش دارند - تهمت میزنند، نسبت به اینها شایعهسازی میکنند؛ مسئولین کشور کسانی هستند که زمام یک کاری به اینها سپرده است؛ مردم باید به اینها اعتماد داشته باشند، حسن ظن داشته باشند. نباید شایعهپراکنی کرد؛ دشمن این را میخواهد. دشمن میخواهد شایعهپراکنی کند؛ میخواهد دلها را نسبت به یکدیگر، نسبت به مسئولین بدبین کند» چه کسانی هستند؟{44}
ـ یا آنجاییکه با فاصله کوتاهی پس از ماجرای دروغین یازده روز خانه نشینی انتسابی به رئیس جمهور مملکت{45} و{46}در مورخ 14/3/1390 می فرمایند: «اگر به نام عدالتخواهی و به نام انقلابیگری، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کردهایم؛ از خط امام منحرف شدهایم. اگر به نام انقلابیگری، به نام عدالتخواهی، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانی که از لحاظ فکری با ما مخالفند، اما میدانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شدهایم. اگر بخواهیم به نام انقلابیگری و رفتار انقلابی، امنیت را از بخشی از مردم جامعه و کشورمان سلب کنیم، از خط امام منحرف شدهایم. در کشور آراء و عقاید مختلفی وجود دارد. اگر چنانچه یک عنوان مجرمانهای بر یک حرکتی، بر یک حرفی منطبق شود، این عنوان مجرمانه البته قابل تعقیب است؛ دستگاههای موظف باید تعقیب کنند و میکنند؛ اما اگر عنوان مجرمانهای نباشد، کسی است که نمیخواهد براندازی کند، نمیخواهد خیانت کند، نمیخواهد دستور دشمن را در کشور اجرا کند، اما با سلیقهی سیاسی ما، با مذاق سیاسی ما مخالف است، ما نمیتوانیم امنیت را از او دریغ بداریم، عدالت را دریغ بداریم؛ «و لایجرمنّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا». قرآن به ما دستور میدهد و میگوید: مخالفت شما با یک قومی، موجب نشود که عدالت را فرو بگذارید و فراموش کنید.» {47} تذکر ایشان نسبت به کدام اتهام زنی ها، تندروی ها و لجن پراکنی ها در آن ایّام می باشد؟
ب ـ آیا سیل اتّهامات و وصله های ناچسب عدیده نسبت به دولتمردان دولت های نهم ودهم و به ویژه شخص رئیس جمهور و آقای مشایی{48} با نیّت خیرخواهانه صورت گرفته و منطبق بر خواسته های امام جامعه بوده است؟ یا هر یک از سه گروه مخالف داخلی آن دولت ها بر اساس منافع تشکیلاتیوگروهی خود یا به زعم و اجتهاد غیر ولی امر مسلمین، اقدام به تخریب شخص دوم مملکت و تضعیف دولت جمهوریاسلامی در آن مقطع نموده اند؟
ج- آیا تخریب وسیع و اتهاماتی که تنها شش ماه پس از فرمایش 14/3/1390 مقام عظمای ولایت (که در فوق ذکر شد- منبع 47) نسبت به طیف حامیان دکتر احمدی نژاد در نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی و چهارمین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا صورت گرفت، مشمول آن گفتار معظّمله یا فرمایش ایشان در مورخ 6/4/1390 که می فرمایند: «یک نفری متهم به یک معنائی میشود؛ قوهی قضائیه وظیفه دارد از راههائی که قانون معین کرده، برود تحقیق کند، تفحص کند و مشخص کند که این اتهام وارد است یا وارد نیست. صرف متهم شدن که جرم نیست. به هر کسی ممکن است یک اتهامی وارد شود. تا وقتی که از طریق قانونی جرم ثابت نشده است، نه در خود قوه، نه در بیرون قوه، نه در تریبونها و منبرهای رسمی، نه در وسائل ارتباط جمعی، کسی حق ندارد آبروی یک مسلمانی را ببرد؛ این بسیار مسئلهی مهمی است... بخصوص وقتی که در فضای جامعه روحیهی تعمیم وجود دارد که یک چیزی را به غیر مورد خودش تعمیم میدهند، اینجا انسان خیلی باید احتیاط کند. تا وقتی جرمی ثابت نشده است، قطعاً نبایستی کسی را در معرض اتهام قرار داد؛ چون وقتی گفتید متهم است،افکار عمومی تفکیک نمیکند بین متهمی که هیچگناهی نکرده است، با آن کسی که شواهدی برگناه او وجود دارد» نمی شود{49}
د ـ به راستی کدامیک از ادعاهای مطروحه نسبت به آقای مشایی (چه در زمینه انحراف اعتقاداتی وی و چه در حوزه انحراف مالی و سیاسی مشارالیه) تاکنون در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی مورد رسیدگی گرفته است؟ آیا تنها یک مورد رأی محکومیت یا حتی یک پرونده قضایی در خصوص مهندس رحیم مشایی(مشهور به ساحر احمدینژاد!) در مجموعه قضایی کشور وجود دارد؟
هـ ـ چرا آنهایی که با مستمسک قرار دادن «خط قرمز احمدی نژاد برای کابینه اش»{50}، ادعای ایجاد مصونیت برای اطرافیان رئیس جمهور را در بلندگوها و تریبون ها جار می زدند و دلایل ارائه شده از سوی دولتی ها را {51} نیز تنها، توجیهی برای پاک کردن صورت مسئله می نمایاندند{52}، حال که چندسال از پایان دولت احمدی نژاد می گذرد و دیگر نه خط قرمزی! وجود دارد و نه مصونیتی! و از طرفی دیگر ، رئیس و مقامات محترم قوه قضائیه نیز (چه در خلال ایام فعالیت دولت های نهم و دهم و چه بعد از آن) مکرراً بر مستقل بودن آن قوه و ملحوظ نداشتن هرگونه خط قرمزی از سوی افراد احزاب و تشکلات مختلف تأکید می کنند{53}و {54}و {55}، یا لب به سکوت بسته اند و درصدد جبران خطا برنیامده اند و یا باز هم بر خلاف فرمایشات و حکم و تأکید و امام جامعه بر نقشه خوانی معکوس خود و جلوهگری باطل پافشاری می نمایند؟
و- آیا در سیستم قضائی مقتدر و عدالت خواهی که افراد عامی، می توانند نسبت به رئیس جمهور مملکت آن هم با اتهامات عمومی، غیرمستند و غیرموثق، طرح دعوی کنند {56}و وی را به دادگاه احضار کرده و حتی رسانه ها صحبت از صدور حکم بازداشت برای وی نمایند{57}و {58}و {59}، بررسی اتهامات عدیده و پیچیده و خانمان سوز اعتقادی! سیاسی! امنیتی! فردی بنام مشایی که روزی مشاور رئیس جمهور وقت و از نزدیکان وی بوده و اکنون هیج پست و جایگاه رسمی در مملکت ندارد، کار سخت و دور از نظری است؟؟!
ز ـ آیا سیستم قضایی مقتدر جمهوری اسلامی که با تمام توان، پرونده فتنه گران و مفسدان اقتصادی با نفوذ و صاحب قدرت را مورد رسیدگی قرار داد و حتی تحت فشارهای سنگین، فرزندان آیت الله! را نیز به پای میز محاکمه کشاند، عاجز از محاکمه آقای مشایی با آنهمه جرائم سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اعتقادی!!! است ؟{60}
ـ بی شک مروری بر دیدگاههای امام خامنه ای پیرامون نهی از ایراد تهمت و افتراء «به ویژه نسبت به مسئولین» و تصریح ایشان بر غیرشرعی و غیرقانونی بودن اینکار با هر دلیل و بهانه ای، که بخش عمده ای از آن دقیقاً در همان فاصله زمانیِ حوادث دستاویز سه گروه مذکور(لغو معاون اولی آقای مشایی{61} و{62} و عزل وزیر اطلاعات دولت دهم) صورت پذیرفته، قدرت انطباق مخاطب را تقویت خواهدنمود :
برای دیدن عکس فوق با کیفیت بالا اینجا یا بر روی آن کلیک کنید
دانلود لینک مستقیم فایل پی دی اف و با کیفیت جدول فوق با حجم 265 کیلوبایت
ـ آنچه مسلّم است، با لحاظ دستور طریقت مورد نظر امام جامعه مبنی بر نهی از ایراد تهمت و افتراء علی الخصوص نسبت به مسئولین، ، و حسب فرمایشات معظم له در واکنش به دروغ و تخریب های انتسابی به گفتمان و دولتمردان نهم و دهم که در ایام فعالیت آن دولت ها و به ویژه پس از لغو معاون اولی مهندس مشایی و اتهام کذائی یازده روز خانه نشینی رئیس جمهور و متعاقب واکنش های غیرمسئولانه برخی خاص و عام، ایراد گردیده،(منجمله در دیدار کارگزاران نظام مورخ 11/۷/1385، دیدار با هیأت دولت نهم در 2/6/1387، خطبه های نماز جمعه تهران در 29/۶/1387، جمع مردم استان کردستان در 22/۰۲/1388، خطبه های نماز جمعه تهران در 29/۰۳/1388، دیدار شرکتکنندگان مسابقات قرآن (پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در 3/۵/1388، دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر (پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در 5/۵/1388، دیدار با هیأت دولت دهم(پس از لغو معان اولی مهندس مشایی) در ۱6/۰۶/1388، دیدار هزاران نفر از مردم استان فارس(پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور) در 3/۲/1390، دیدار هزاران نفر از کارگران سراسرکشور (پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور) در 7/۲/1390، دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی(پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور)در 8/۳/1390، دیدار فرماندهان سپاه پاسداران(پس از ادعای کذائی خانه نشینی رئیس جمهور) در ۱۳/ ۴/ 1390، خطبه های نماز جمعه تهران در 14/11/1390، دیدار كارگزاران نظام در 3/5/1391، دیدار با هیأت دولت دهم در 2/6/1391){78}، دیگر هیچگونه شبهه ای در هدفمند بودن و مغرضانه بودن مواضع و اظهارات برخی خواصبیخواص، تشکلات و احزاب و مقامات دولتی قبلی و فعلی در انحرافی خواندن جریان فکری دولت های نهم و دهم باقی نمانده و انحراف فکری ایشان از گفتمان امام جامعه بخوبی مشهود است.{79}
به عبارتی دیگر پاسخ سؤالات فوق الذکر را باید در دیدگاه های نافی نظام امت و امامت{80}، طرّاح جریان انحرافی{81}، و آرزوهای سر از صندوقچه دل بیرون آمده وی در بیان اینکه«جریان انحرافی، یادگاری من شد، تمام اين هشت سال را مسير انحرافي مي دانستم»{82}؛ «عاقبت روال ٨ سال گذشته، شبیه صدام بود!»{83}و{84}؛ «نباید بگذاریم احمدی نژاد از زمین بلند شود!»{85}و «باید خطر بازگشت احمدینژاد را جدی بگیریم»{86} و{87} و ده ها و ده ها موضوع و خطابه انحرافی وی که در تقابل با ترمینولوژی امام جامعه صورت گرفته و می گیرد{88}، و استفاده وی از این ابزار برای به انحراف کشیدن افکار عمومی از فتنه و فتنه گرانباید جست{89}؛ آن هنگامیکه هم صدا می شود با ندای شیطانی رئیس جمهور اسرائیل که می نالد: «باید وضعیتی را به وجود بیاوریم که در آن، بودن با احمدی نژاد به یک ننگ تبدیل شود»{90} یا «نباید گذاشت احمدی نژاد به خاطر مصیبت های زیادی که بر سر ملت ایران آورد! از مجازات در امان بماند»{91}و یا همراهی می کند با ضجّه حاصل از استیصال معاون رئیس پارلمان اسرائیل مبنی بر اینکه «احمدی نژاد نباید حق نفس کشیدن داشته باشد»{92}
3- علل دشمنی و تخریب احمدینژاد و یا به عبارتی جامع تر، گفتمان دولت های نهم و دهم از سوی مخالفین سه گانه فوق الذکر در ایام فعالیت آن دولتها و ادامه داشتن آن پس از گذشت یک سال از پایان کار دولت دهم چیست؟
ابتدای این سخن را با مروری بر درسهایی از قرآن که در تاریخ 3/2/1371 با موضوع «آبرو» از صدا و سیما پخش گردیده شروع می کنیم:
«حیثیت مردم چیزی است كه در قرآن خیلی گران است و در میان ما خیلی ارزان است. امام صادق(علیه السلام) در مسجد الحرام ایستاده بود فرمود ای كعبه خیلی عزیزی بعد فرمود آبروی مؤمن از كعبه عزیزتر است.
همه گناهان را اگر انجام دادی جهنمی میشوی؛ اما آبروریزی را همین كه دوست داری آبرویش را بریزی گرچه آبرو نریزی دوست داشتن هم گناه كبیره است خیلی مهم است «إِنَّ «الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ»{93} كسانی كه دوست دارند در مومنین آبروریزی كنند ولو كاری نكنی، كسی كه لذت ببرد یك مسلمانی خراب بشود همین علاقهاش عذاب دردناكی برای آنها هست یعنی همه گناهان روی «یفعلونِ» آن گناه است، ولی گناه آبرو، روی «یحبّون» گیر است.
همه گناهان دو تا شاهد میخواهد گناه آبرو چهار تا شاهد میخواهد ما در اسلام یك جا داریم كه سه تا مجتهد عادل باید شلاق بخورند برای اینكه این سه تا مجتهد گفتند فلانی فلان كاره است و مجتهد چهارم پیدا نشد كه تایید كند. و هیچ كجای اسلام اجازه نمیدهد كه مجتهد عادل شلاق بخورد جز آنجایی كه آبروی یك مظلومهای ریخته بشود با نسبت زنا و این نسبت چهار تا شاهد پیدا نكند.
امام صادق(علیه السلام) فرمود اگر كسی مؤمنی را خراب كند نمیمیرد مگر اینكه خودش به همان بلا مبتلا میشود. نمیشود كسی را مسخره كرد. (مَنْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوَایَةً) {94} اگر كسی چیزی را نقل كند علیه یك مسلمان(یُرِیدُ بِهَا شَیْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ) فقط توی دلت اراده كردی كه خرابش كنی(لِیَسْقُطَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ) این را نقل میكنی تا طرف را از پیش چشم مردم سقوط بدهی(أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَایَتِهِ إِلَى وَلَایَةِ الشَّیْطَانِ) اینها قطعاً در خط شیطان هستند بعد میفرماید(فَلَا یَقْبَلُهُ الشَّیْطَانُ) شیطان هم او را قبول ندارد. در جهنم هم بسته باشد رسوایی است. امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) فرمودند(أَقْرَبُ مَا یَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى الْكُفْرِ) {95} نزدیكترین وقتهایی كه انسان از ایمان به دایره كفر ملحق میشود پروندهاش از ایمان منتقل میشود به پرونده كفر این است كه (أَنْ یُوَاخِیَ الرَّجُلَ عَلَى الدِّینِ فَیُحْصِیَ عَلَیْهِ عَثَرَاتِهِ وَ زَلَّاتِهِ لِیُعَنِّفَهُ بِهَا یَوْماً) یواشكی با او رفیق میشوید با او رفیق میشود كه عیب هایش را كشف كند بعد اینرا نگه دارد نگه میدارد كه یك روزی او را خراب كند.» {96}
ـ مقاممعظمرهبری درضمن دیدار هیئتدولتهای نهمودهم با ایشان به کالبدشکافی مبانینقدوتخریب و عللبروزآن نسبت به دولتهایمذکور پرداختهاند که مشروح آن در مقاله «تکفیر مالک، انتقام از علی(ع)»{97} قابل بازخوانی می باشد؛ لیکن به اقتضای بحث، مروری بر دیدگاهها و نظرات معظمله، روشنایی بخش فضای ابهام موجود نسبت به نیت و انگیزه افرادِ هر چند به ظاهر مؤمن و انقلابی در خصوص پافشاری آنها در تخریب گفتمان احمدینژاد خواهد بود.
الف- مرز انتقاد وتخریب
امام خامنه ای در آخرین دیدار ایشان با هیئت دولت نهم در مورخ 2/6/1387 به تبیین مرز انتقاد و تخريب پرداخته و مفهوم انتقاد را چنین بیان می فرمایند:
ـ «معناى انتقاد آن ارزشيابىِ منصفانه اى است كه يك آدم كارشناس ميكند؛ نقّادى همين است ديگر. وقتى شما طلا را ميبريد پيش يك زرگر كه نقادى كند، او ميگويد كه آقا! اين عيارش بيست است؛ يعنى عيار بيست را قبول ميكند؛ حالا از بيست و چهار عيار - كه طلاى خالص است - چهار عيار كم است. اين شد نقّادى. البته زرگر هم هست و وسيله ى نقادى را هم دارد. اما اگر چنانچه طلا را برديد مثلاً پيش يك آهنگر و او يك نگاهى كرد و آن را انداخت و گفت: آقا! اينكه چيزى نيست! اين اسمش نقادى نيست. اولاً اصل طلا بودن اين، انكار شده. خب، بالاخره مرد حسابى! حالا عيار بيست و چهار ندارد، عيار بيست كه دارد؛ اين را قبول كن! ثانياً: شما كه اهل اين كار و آشناى اين كار نيستى! »{98}«آنجايى كه واقعاً انتقاد است، كسانى با نظر خيرخواهانه، نقاط مثبتِكارى را توجه ميكنند و نقاط اشكالش را هم ذكر ميكنند»{99}
ـ اما «تخريب يعنى انكار امتيازات، قبول نكردن برجستگيها و كارهاى خوب، و درشت كردن و برجسته كردن ضعفها. خب بله، ضعف هست. هر دولتى بالاخره ضعف دارد؛ انسانها ضعف دارند ديگر؛ ضعفها را بگويند، قوّتها را بگويند. جمع بندىِ كار يك دولت، آن وقتى است كه ضعفها و قوّتها را منصفانه پهلوى همديگر قرار بدهند؛ آن وقت ميشود جمع بندى كرد.
نه اينكه بيايند يكسره بنا كنند به بدگويى كردن و انكار كردن همه ى خصوصيات. خب اين سه چيزرا بگويند-آنچه كه در زمينهى روحيهى دولت و گفتماناساسىدولت هست، آنچه در زمينهى نوع عملكرد دولت هست،آنى كه در زمينهی خُلقيات دولتىِ مجموعه دست اندركار هست- (سه محور بیان شده در قسمت اول این یادداشت) بعد بگويند بله، آنجا هم فلان كار ضعف دارد، اين اشكالى ندارد؛ اين را با گوش جان بايستى شنيد و پذيرفت؛ اما اينها نبايد با بىملاحظهگى، نديدهگرفتن و بى اعتنايى كردن و حتّى بعضى از نقاط قوّت را بهعنوان نقطه ضعف معرفى كردن، همراه باشد.»{100}
«...آدم متأسفانه مى بيند چيزهايى كه به نام انتقاد از دولت و نقّادى دولت، امروز گفته ميشود، شكل همين تخريب را دارد»{101}
«ما امروز در مقابله ى با استكبار، در سياست خارجى زبانمان زبانِ طلبگارى، عزّت، اقتدار معنوى و اقتدار ملى است؛ آن وقت بعضى بيايند همين را به عنوان نقطهى ضعف وانمود كنند كه نه آقا! شما كارى كرده ايد كه فلان دولتها از شما خوششان نيايد. خب، معلوم است كه خوششان نمى آيد. فلان دولتها آن وقتى خوششان مى آيد كه انسان تملّق آنها را بگويد و حرفهاى آنها را به عنوان حرفهاى برتر ذكر بكند؛ خودش را كوچك كند و از حرفهاى خودش و حرفهاى انقلاب عقب نشينى كند؛ آن وقت آنها خيلى خوششان مى آيد!» {102}
«انتقاد خوب است، تخريب بد است؛ انتقاد خدمت است، تخريب خيانت است؛ نه خيانت به دولت، بلكه خيانت به نظام و خيانت به كشور است. نبايد تخريب بكنند؛ انتقاد بكنند.» {103}
ـ ایشان سپس به جریان شناسی گفتمان تخریبچی علیه دولت دکتر احمدی نژاد پرداخته و آنرا در قالب دو گروه داخلی و خارجی واکاوی می نمایند:
{«دو جريان الان عليه اين دولت وجود دارد: يك جريان، جريان داخلى است؛ يك جريان هم جريان خارجى است كه او مهمتر است.
ب-1-1) جریان خارجی:
الان شما اگر رسانه هاى دنيا و حرفهاى محافل خبرى دنيا و محافل سياسى دنيا را نگاه كنيد، مى بينيد همه شان - واقعاً مثل جنگ احزاب - دست به دست هم داده اند و دارند فشار مى آورند كه اين دولت را بكوبند. هدف واقعيشان هم اين دولت - يعنى آقاى احمدى نژاد و شماها - نيست؛ البته آماج اين دعواها شمائيد؛ اما هدف واقعى، انقلاب است؛ هدف واقعى، نظام است. شماها هم چون حرف نظام را ميزنيد، طبعاً آماج اين تهاجمها قرار ميگيريد؛ اين خطى است كه الان در بيرون وجود دارد.
همه جورش را هم ما مى بينيم. حالا بعضى از انواع اين تهاجمات را عامه ى مردم مى بينند، بعضيها را خيلى از خواص هم نمى بينند؛ اما ما مى بينيم. ما از خبرهايى كه به ما ميرسد و از نوع تحرك و تعاملى كه وجود دارد و از حرفهايى كه زده ميشود، ميفهميم كه چطور مجموعه ى دولت آماج حملات است. علتش هم همين است كه گفتمان اين دولت، گفتمان انقلاب است و در جهت انقلاب حركت ميكند. اين خط خارجى است.
ب-1-2) جریان داخلی:
انگيزه هاى خط تخريب داخلى هم يك طيف وسيعى است و نميشود انسان همه را به يك چوب براند:
ب-1-2-1) بعضيها واقعاً خبرى ندارند - يعنى مغرض نيستند؛ اطلاعاتشان كم است و بر اثر بى اطلاعى چيزى ميگويند؛
ب-1-2-2) بعضيها غرضهاى شخصى و غرضهاى سطحى دارند؛
ب-1-2-3) بعضيها غرضهاشان غرضهاى عمقى است؛ يعنى با نظام مسئله دارند، كينه ى امام در دلشان است و حرفهاى امام را يا از اول قبول نداشتند يا حالا قبول ندارند - آنهايى كه از آن حرفها رو برگرداندند و پشيمان شده ها و برگشته اند - اينها يك طيف وسيعى از انگيزه هاست، ليكن بالاخره محصول و جمع بندى اش همين تهاجم ها و پنجه زدن ها و لجن پراكنى هاست كه وجود دارد.»} {104}
ب-2) علل دشمنی ها:
امام خامنه ای در مورخ 2/6/1391 و در جریان دیدار هیأت دولت دهم با ایشان در هفته دولت و پس از تمامی ماجراهای تخریبی داخلی و خارجی علیه مسئولین دولت های نهم و دهم(اعم از انواع اتهامات انحرافی ،حواشی لغو معاون اولی مهندس مشایی و اتهام کذائی یازده روز خانه نشینی رئیس جمهور و ...)، به تشریح علل دشمنی آنان با گفتمان احمدی نژاد، به شرح ذیل می پردازند:
{«هر بينندهاى احساس ميكند و مىبيند كه تلاش دشمنان در مقابلهى با جمهورى اسلامى در اين سالهاى اخير، بخصوص در همين شش هفت سال گذشته و بخصوص در اين دو سه سال اخير، بيشتر شده. به نظر من دو سه عامل تأثير دارد كه ما اگر بدانيم انگيزههاى دشمن از كجا ناشى ميشود، تكليف خود را در برنامهريزىهامان بهتر ميفهميم.
ب-2-1) به نظر من يكى از علل اين دشمنىها، همين پيشرفتهاى شماست؛ يعنى ميخواهند اين پيشرفتها كُند شود. جمهورى اسلامى با داعيهى اسلامخواهى، با داعيهى مردمسالارى اسلامى، با داعيهى رد و نفى مستدل ليبرال دموكراسى، براى تشكيلات استكبارى دنيا يك خطرى است. هرچه شما بيشتر پيشرفت كنيد، اين خطر براى آنها بيشتر خواهد شد. ميخواهند جلوى اين را بگيرند.
ب-2-2) عامل دوم اين دشمنىها، زنده شدن شعارهاى انقلاب است. وقتى شعارهاى انقلاب كمرنگ شود، پنهان شود، آنها طبعاً بيشتر خوششان مىآيد و چهره همراهترى ميگيرند؛ هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگتركنيد،آنها چهرهشان عبوستر و خصمانهتر ميشود؛اين چيزِ طبيعى است.
ب-2-3) عامل ديگر، همين حوادث منطقه است؛ اين بيدارى اسلامى و آنچه كه در منطقهى ما رخ داد، كه حادثهى فوقالعاده مهمى است. به نظر من هنوز ابعاد عظيم اين حادثهاى كه در شمال آفريقا و منطقهى اسلامى ما اتفاق افتاده، براى خيلىها درست شناختهشده نيست؛ خيلى چيز عظيمى اتفاق افتاده. پشت اين مسئله، دست قدرت الهى است.
خب، اگر چنانچه در اين شرائط، يك ايرانِ بىدردسرِ بىدغدغه اينجا وجود داشته باشد، با همين شعارهائى كه دارد، با همين كارهائى كه دارد ميكند، با همين پيشرفتى كه محسوس است، از آن كشورها بيايند ببينند كارخانهها را، دانشگاهها را، مراكز تحقيقاتى را، وضع زندگى مردم را، بازارهاى پر از اجناس را، دولت بىدردسر را، بديهى و طبيعى است كه آنها ميگويند الگوى خوب همين است. ميخواهند اين نشود. ميخواهند اين الگوشدن جمهورى اسلامى نباشد. يعنى براى جمهورى اسلامى دردسرهائى به وجود بياورند، تا آن كشورهائى كه تحولّى در آنها رخ داده و وارد مرحلهى جديدى شدهاند، براى ادامهى راه، اين را الگو قرار ندهند.
حالا البته بعضىها در روزنامه، در سايت، در تريبونهاى گوناگون مطالبى منتشر ميكنند؛ اينكه چرا ما در دنيا دشمنتراشى كرديم كه اينقدر با ما دشمنى كنند! به نظر من اينها حرفبافى است. آنچه كه گفته ميشود، متكى به يك تحليل درست نيست. نه، دشمنىها خيلى طبيعى است. وقتى كه امام بزرگوار بود، دشمنىها زياد بود؛ براى خاطر مواضع قاطع امام. هرچه مواضع ما ضعيفتر شود و عقبنشينى كنيم، آنها طبعاً چهرهشان بظاهر متبسمتر ميشود. البته جلو مىآيند. يعنى چهره را متبسم ميكنند، براى اينكه بتوانند جلو بيايند، مناطق را تصرف كنند و ما را از پيشرفت هدفهامان باز بدارند.
هرچه ما در حركت خودمان جدىتر و مصممتر باشيم، آنها ناراحت ميشوند و چهرهشان عبوس ميشود. البته تا حالا در اين سى و سه سال آنها نتوانستند ما را متوقف كنند، بعد از اين هم انشاءالله نخواهند توانست. بنابراين خوشبختانه وضعيت كشور اينجورى است. البته گرفتارىهائى هست، ضعفهائى هست، مشكلاتى هست، كه بايد به آنها هم توجه كنيم؛ ليكن مجموعاً وقتى انسان نگاه ميكند، حركت كشور، حركت رو به پيشرفتى است.»} {105}
ـ همانطور که از جمع فرمایشات مقام معظم رهبری(که در فوق اشاره شد) بر میآید، علت اصلی دشمنی ها نسبت به گفتمان دولت های نهم و دهم، سه عامل : زنده شدن شعارهاى انقلاب، پیشرفت چشمگیر مملکت در طی سال های فعالیت دولت های نهم و دهم و تأثیر پذیری و الگوبرداری بیداری اسلامی از انقلاب اسلامی به دلیل پیشرفت همزمان با استکبارستیزی و پافشاری بر آرمان های انقلابی است.
به فرموده معظم له، هدف از این تخریب ها و دشمنی ها، در طیف «دشمنان خارجی، مخالفین داخلی جمهوری اسلامی و مغرضین»، «زدن احمدی نژاد و یاران او نیست؛ بلکه هدف، زدن انقلاب و نظام است»{106} و {107} و{108} و{109}.
برای دیدن عکس فوق با کیفیت بالا اینجا یا بر روی آن کلیک کنید
دانلود لینک مستقیم فایل پی دی اف و با کیفیت جدول فوق با حجم 265 کیلوبایت
در طیف متضرّرین، عهدشکنان و انقلابیّون مادّیگرا {112 تا 125}، با عنایت به تقسیم بندی مورد اشاره امام خامنه ای(مدّظلّهالعالی)دو نوع انگیزه تخریب را می توان تصور نمود: یا «بواسطه بعضی غرضهاى شخصى و غرضهاى سطحى تخریب می کنند» و یا «غرضهاشان غرضهاى عمقى است؛ يعنى با نظام مسئله دارند، كينه ى امام در دلشان است و حرفهاى امام را يا از اوّل قبول نداشتند يا حالا قبول ندارند-آنهايى كه از آن حرفها رو برگرداندند و پشيمان شده ها و برگشته اند- اينها يك طيف وسيعى از انگيزه هاست، ليكن بالاخره محصول و جمع بندى اش همين تهاجم ها و پنجه زدن ها و لجن پراكنى هاست كه وجود دارد»{126} و در طیف خودعمّارپندارها {127 تا 139}، نیز دو دسته وجود دارند: یا «مغرض نيستند؛ اطلاعاتشان كم است و بر اثر بى اطلاعى چيزى ميگويند؛ و یا بواسطه بعضی غرضهاى شخصى و غرضهاى سطحى تخریب می کنند»{140} که این جماعت علیرغم ادعای بصیر بودن و یا حتّی گاهاً با داشتن شرط بصیرت، باز هم دچار اشتباه استراتژیک نقشه خوانی معکوس شده، پا جای پای دو گروه اول گذاشته و ندای باطل ایشان را فریاد می زنند.
امام خامنه ای(حفظه الله تعالی) در این زمینه می فرمایند :
« امروز در تبلیغات جهانی، همهی تکیه بر روی این است که حقایق را در کشور شما، در جامعهی شما، در نظام اسلامی شما دگرگون جلوه دهند؛ امکانات تبلیغاتیشان هم فراوان است، به طور دائم هم مشغولند. البته افرادی هم هستند که بعضی دانسته، بعضی ندانسته، در داخل، همان حرفها را تکرار میکنند و همانها را بازتاب میدهند.
خوب، یک نکتهای در اینجا وجود دارد: گاهی بصیرت هم وجود دارد، اما در عین حال خطا و اشتباه ادامه پیدا میکند؛ که گفتیم بصیرت شرط کافی برای موفقیت نیست، شرط لازم است. در اینجا عواملی وجود دارد؛ یکیاش مسئلهی نبود عزم و اراده است. بعضیها حقایقی را میدانند، اما برای اقدام تصمیم نمیگیرند؛ برای اظهار تصمیم نمیگیرند؛ برای ایستادن در موضع حق و دفاع از حق، تصمیم نمیگیرند. البته این تصمیم نگرفتن هم عللی دارد: گاهی عافیتطلبی است، گاهی تنزّهطلبی است، گاهی هوای نفس است، گاهی شهوات است، گاهی ملاحظهی منافع شخصی خودشان است که ملاحظه می کنند، اینها مانع می شود، با اینکه حقیقت را می دانند؛ گاهی لجاجت است. یک حرفی را زده است، میخواهد پای این حرف بایستد، که فرمود: «لَعَنَ اللَّهُ اللِّجاج»؛ لعنت خدا بر لجاجت. سر موضع ایستاده است، به خاطر اینکه ننگش میکند از حرف خودش برگردد؛ لذا افرادی هستند اطلاع هم دارند، واقعیت را هم میدانند؛ در عین حال کمک میکنند به جهتگیریهای مخالف، جهتگیریهای دشمن. خیلی از این کسانی که پشیمان شدند و راه را برگشتند، یک روزی به شکل افراطی انقلابی بودند؛ اما یک روز شما میبینید درست در نقطهی مقابل آن روز ایستادهاند و در خدمت ضد انقلاب قرار گرفتهاند! این به خاطر همین عوامل است؛ هواهای نفسانی، شهوات نفسانی، غرق شدن در مطالبات مادی. عامل اصلی اینها هم غفلت از ذکر پروردگار، غفلت از وظیفه، غفلت از مرگ، غفلت از قیامت است؛ اینها موجب میشود که بکلّی صد و هشتاد درجه جهتگیریشان عوض شود.{141} فلذا «هر جائی که مردمان عافیتطلب و راحتطلب، در وسط میدان مبارزه، جائی برای خود باز نمیکنند و خطرپذیری نمیکنند، انسانهای مؤمن و مبارز را به تندی و افراطیگری متهم میکنند»{142}
ـ باری به هر طریق و با لحاظ اهداف، اغراض و علل مختلفة فوق الذکر، در حال حاضر هدف کلّی و جمعی دو گروه «متضرّرین، عهدشکنان و انقلابیّون مادّیگرا» و«خودعمّارپندارها» ، همان است که نافی نظام امت و امامت و چهره پرسابقة تقابل با گفتمان امام جامعه {143تا 155}،همنوا با نعرة سران صهیونیست و «دشمنان خارجی، مخالفین داخلی جمهوری اسلامی و مغرضین» و در هراس از فراگیرشدن گفتمان احمدی نژاد{156} و بازگشت وی به عرصه قدرت سیاسی{157}و{158}و{159}و{160}،در قالب«نباید بگذاریم احمدی نژاد از زمین بلند شود!»{161} و «باید خطر بازگشت احمدینژاد را جدی بگیریم»{162} بیان داشته است؛ چرا که پایبندی به گفتمان امام و انقلاب و زنده و برجسته نمودن ارزش های مورد نظر آن، در تضاد با منافع مادی گرایانه، جاه طلبی ها، عافیت طلبی، تجمل گرایی و هوای نفسانی آنها بوده و افشاکنندة بنیان استدلالات پوچ اعتقادی یا دگم نگریها و انحرافات سیاسی ایشان شده است، لذا به فرمایش امام المسلمین : «هرچه شما شعارهاى انقلاب را پررنگتر كنيد، آنها چهرهشان عبوستر و خصمانهتر ميشود »{163}
همانکه مهدی کوچک زاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پس از سالها بر لب جاری ساخت و در فروردین1393 در مصاحبه با خانه ملت به صراحت گفت:
«اصلاً طرح مشایی به این شکل، یعنی زدن احمدی نژاد و از زدن احمدی نژاد نیز هدفی جز مقابله با رهبری نداشتند»؛ «آنچه در رسانه می گویند مشایی یک آدم بی اخلاق، جن گیر، رمال، مال مردم خور، ۳ هزار میلیارد بدزد است، یکی یکی معلوم شد دروغ است. عباس غفاری چه شد؟ بازجوی عباس غفاری در دفتر من در حضور آقایان زارعی، حسینیان، کوثری و بنده گفت “ما از عباس غفاری پرسیده ایم شما که کار هم نمی کنید زندگی خود را چگونه می گذرانید؟ او جواب داد با پولی که مریدانم به من می دهند زندگی می کنم و از او پرسیده ایم که مریدان شما چه کسانی هستند که او گفته است آخرین بار از فلان کس ۲۰ میلیون تومان گرفته ام.” در حال حاضر عباس غفاری چه شده است و کجاست؟ چرا در آن زمان آنقدر برجسته شد و امروز هیچ حرفی از وی نیست؟ اگر مشایی آنقدر که می گفتند پرونده سیاهی داشته است چرا در حال حاضر در دستگاه قضایی محاکمه نمی شود؟ ما با احکامی که دستگاه قضایی نهایی کند مخالفت نمی کنیم حتی اگر بر اساس اطلاعات ما آن حکم درست نباشد، پس معلوم می شود که تمام اینها بازی سیاسی است.»{164} و یا پس از اظهارات خصمانه برخی تخریبچی های نگران از بازگشت احمدی نژاد به عرصه سیاسی می گوید:
«دولتی که نه فقط مقام معظم رهبری بلکه خود مردم و آنها که هنوز وجدان خود را به آب نسپرده اند و کسانی که به انصاف پایبندند قضاوت می کنند چه در عرصه سیاست خارجی و چه در مسائل داخلی، دولت های نهم و دهم چه موفقیت هایی داشته است. لذا کسانی که می گویند این دولت فاسد بوده قطعاً خودشان یک فساد فکری دارند. به نظر بنده این تهمت ها مختص روزهای اخیر نیست، از موقعی که دولت آقای احمدی نژاد در انتخابات اول ریاست جمهوری پیروز شد به قول خود ایشان بدلیل اینکه پا در یک دایره ای گذاشته بود که عده ای این حوزه را مخصوص و منحصر به خود می دانستند و فکر می کردند که لباس ریاست و صدارت فقط برای ایشان دوخته شده، شروع به هتاکی، فحاشی، تهمت زدن کردند. دروغ گفتند و بزرگترین دروغ گویان، این دولت را به دروغ گویی متهم و فاسدترین افراد که کوس اشرافی گریشان عالم را برداشته بود، دولت ساده زیست آقای احمدی نژاد را به فساد مالی متهم کردند برای اینکه معتقدند این مملکت ارث پدریشان است و هر کار که می خواهند می توانند بکنند.
ـ کسانی که با بالگرد در ایام تاسوعا و عاشورا فرزندان و خانواده هایشان را به دریاچه هایی می بردند که مردم عادی حتی اجازه عبور از کنار آن هم ندارند؛ این ها بالاخره برایشان سخت بوده و شروع کردند به هتاکی و تهمت زدن و این رویه مختص این روزها نبوده است.
ـ این دسته از افراد می ترسند که دوباره آن تفکر به صحنه سیاست بازگردد و وحشت دارند دوباره جریانی و تفکری که دلسوز مردم است و مردم هم به آنها علاقمند هستند بیاید و این آقایان از ریخت و پاش ها و سوء استفاده هایی که از بیت المال می کردند محروم شوند.
ـ کار جریان های فاسد سیاسی شلوغ کردن و هوچی گری رسانه ای است که رهبر معظم انقلاب به “شارلاتانیسم مطبوعاتی” و رسانه ای از آن یاد کردند. با این هوچی گری ها سعی می کنند اول خواص و بعد مردم و افکار عمومی را با خود همراه کنند که البته وقتی اینطور شد شرایط برای مسئولین که در کرسی قضاوت نشسته اند سخت می شود؛ یعنی وقتی کاری کردند که تمام بوق های منحوس بر علیه یک جریان و تفکر بزنند برای کسانی که شاهد هستند سخت است که مخالف این جریان و بوق ها حرف بزنند.
مخالفت با بی انصافی ها و دروغ پراکنی ها و تهمت زدنهای ایادی و کانونهای قدرت و ثروت به معنای این نیست که ما هیج انتقادی از دولت های نهم و دهم نداشته ایم، ما بر اصل انصاف تاکید داریم. شکی نیست که دولت نهم و دهم هم مثل همه دولت های دیگر دارای مشکلات و کمبود هایی بوده است اما ویژگی های مثبتی که از نظر پای بندی به ارزشهای انقلابی در دولت های نهم و دهم بود در دولت های کارگزاران و اصلاحات سابقه نداشت.
البته این را هم نباید از نظر دور نداشت که در این دولت علاوه بر دشمنی و کینه توزی های اصحاب قدرت و ثروت در داخل، سخت ترین هجمه ها و تحریم های اقتصادی و سیاسی خارجی نیز به دلیل پای بندی به ارزشهای اسلامی و انقلابی علیه ملت ایران شکل گرفت و این را هم باید در ارزیابی این دولت مد نظر داشت.» {165}
=> به نظر می رسد حال که قطعات پازل کنار هم چیده شد، تصویر فضای سیاسی حاکم علیه گفتمان دولت های نهم و دهم در ایام فعالیت آن دولت ها{166}و پسازآن تا به امروز شفافتر میشود؛ فقط کافی است چند قدمی هم از این نمای نزدیک، دورتر شویم تا وضوحتصویر برایمان بیشتر شود؛ آری «سکوت احمدی نژاد»{167}و{168}و{169}در اثناء گذشت یک سال از پایان دولت دهم، همان چند قدم بود؛ حال تصویر بدستآمده گویا و ساده فهمتر شده است.
جمع مطالب فوق بیانگر اصالت طریق دولت های نهم و دهم در پیگیری اهداف و آرمان های نظام اسلامی در قالب گفتمان اصیل امام و انقلاب و با تأییدات مکرر امام جامعه می باشد؛ و آنچه ماحصل سکوت دکتر احمدینژاد و یارانش و سلوک ایشان در اطاعت محض از مقام عظمای ولایت در گذشته وحال(چه در طول ایام فعالیت دولت های نهم و دهم، چه آن هنگام که تنها گزینه گفتمان احمدینژاد در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ردصلاحیت شد و چه اکنون که مصلحت نظام اسلامی در سکوت ایشان است{170}و{171}و{172}و{173}و پافشاری ایشان بر تبیین نظام ولایت فقیه{174}و{175}و{176}و{177} به عنوان تمرینی برای حکومت در سایه موعود منتَظَر(عج){178} و{179} و{180} و{181} و{182}، چیزی نیست جز پخته و ثابت شدن رنگ و لعاب ماهیت های خنّاسگونه سه گروه مخالفین گفتمان احمدینژاد؛ که شکسته شدن سکوت ولایی آن مالک علی، فوت و فن استادی خواهد بود برای بلند کردن و دورساختن هرزگردها و لجن پراکنی های چندین و چند ساله مخالفین برقراری دولت اسلامی و حکومتداری علوی.
بدیهی است گذشت زمان، ضمن ارائه تصویر کاملی از تفکرات منحرفین سیاسی انقلاب، پرده از نقشه خوانی معکوس برخی افراد و جریانات وابسته به ایشان، درخصوص ارائه مختصات کاذب جبهه خودی و غیرخودی به عوام جامعه، برداشته و تنها راه عاقبت به خیری در طیّ طریق انقلاب و گرفتارنشدن در دام شیاطین سیاسی ، چیزی جز تمسّک به سرچشمه نور و تطبیق رفتار و گفتار و کردار با امام جامعه نخواهد بود.
«وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ» {183}
پایان
حمید دیانی
دانلود لینک مستقیم فایل PDF مقاله به انضمام جداول آن با حجم 8 مگابایت
لیست منابع
با قابلیت ارجاع مستقیم به لینک وب و لینک خلاصه شده منبع
توجه : در صورت تایپ دستی آدرس لینک های خلاصه شده به بزرگی کوچکی حروف انگلیسی توجه نمایید
لينک کوتاه مطلب: https://miniurl.ir/ssbU3
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو