سریع‌القلم استاد دانشگاهی است که می‌گویند بخشی از دیدگاه‌های حسن روحانی در حوزه سیاست خارجی متأثر از دیدگاه‌های اوست. او نظرات خاصی درباره موضوعات مختلف دارد؛ ازجمله اینکه نظر مردم کف خیابان را درباره مسئله هسته‌ای چندان مهم نمی‌داند.

حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور کشورمان در مناظره‌ها و تبلیغات انتخاباتی خود، مهمترین محور برنامه‌هایش را اصلاح سیستم سیاست‌خارجی و در نتیجه تعامل با دنیای غرب برای کاهش تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران عنوان کرد‌.

او که بارها دو دولت گذشته (نهم و دهم) را متهم به ماجراجویی در صحنه سیاست‌خارجی کرده بود‌، مسایلی را مطرح کرد که قبل از این از زبان تعدادی از اساتید دانشگاهی مرتبط با مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مطرح می‌شد؛ مهمترین این افراد کسی نبود جز دکتر محمود سریع‌القلم‌؛ استاد دانشگاهی که می‌گویند دیدگاه‌های حسن روحانی در حوزه سیاست خارجی متأثر از دیدگاه‌های اوست و نامش در لیست میهمانان روحانی در مراسم تحلیف در مجلس هم قرار داشت.

سریع‌القلم، استاد تمام و مدیر گروه‌های سیاسی دانشگاه شهید بهشتی‌ است که بعد از پیروزی روحانی‌ به عنوان مشاور خارجی رئیس‌جمهور جدید انتخاب شد؛ گفته می‌شود بسیاری از سخنرانی‌ها و شعارهای تبلیغاتی روحانی بر پایه گفته‌ها و تحلیل‌های سریع‌القلم شکل گرفته است‌؛ از انتقاد آشکار روحانی به مطرح شدن مسئله هولوکاست توسط محمود احمدی‌نژاد در سال ۸۵ تا ضرورت تعامل و گفت‌و‌گو با دنیای غرب‌، همه و همه مسایلی است که گفته می‌شود، ریشه در باورهای ذهنی این استاد دانشگاه دارد‌.

سریع‌القلم مانند تعدادی از اعضای کابینه روحانی -به گفته رسانه‌های امریکایی- لهجه غربی دارد‌. او که مدارک تحصیلی خود از کارشناسی تا فوق دکترای روابط بین‌الملل را از دانشگاه‌های امریکایی کالیفرنیای جنوبی و اوهایو دریافت کرده، عمدتا به مباحث مربوط به توسعه‌یافتگی پرداخته و نوشتن کتاب و مقالات متعددی از جمله «توسعه‌، جهان سوم و نظام بین‌الملل»، «عقل و توسعه یافتگی»، «عقلانیت و توسعه یافتگی ایران»، «ایران و جهانی شدن» و «اقتدارگرایی ایران در عهد قاجار» را در کارنامه دارد.

در طی هشت سال گذشته که محمود احمدی‌نژاد و یارانش در وزارت امور خارجه سکان سیاست‌خارجی را به مشاورت عالی پروفسور حمید مولانا در دست داشتند، سریع‌القلم با وجود اینکه در رسانه‌ها کمتر به انتقاد از سیاست خارجی پرداخت اما صحبت‌های گهگاه او درباره این مسایل معمولا به شدیدترین انتقادات از دولت تبدیل می‌شد.

او پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات یازدهم اما به شکل جدی وارد میدان شد و در گفت‌و‌گو با تعدادی از رسانه‌های اصلاح‌طلب انتقادات تندی به سیاست‌های در پیش گرفته شده در ۸ سال گذشته کرد؛ انتقاداتی گه جنسش از جنس همان انتقادات روحانی در مناظره‌های انتخاباتی‌ بود.

اولین مسئله‌ای که شاید کمی عجیب نیز به نظر برسد‌، اعتقاد سریع‌القلم به این مسئله بود که کسانی که سیاست‌خارجی جمهوری اسلامی در برابر غرب را طی هشت سال گذشته به پیش بردند، نسبت به غرب «حس» داشتند نه شناخت‌.

وی در این باره گفته است:‌ «عملکرد هشت سال گذشته در سیاست خارجی مبتنی بر کم‌دانشی و بی‌دانشی بوده است. گروه بسیار کوچکی که سکان سیاست‌خارجی را در دست داشتند، نسبت به محیط بین‌المللی، حس داشتند و نه شناخت؛ حس تعارض، حس تقابل، حس نفی. عصبانی بودند. این همان ادامه «مکتب هیجان» در سیاست بود.»

البته او به دلایل این نفی و عصبانیت نسبت به غرب اشاره‌ای نداشته است؛ اما نگاهی به شرایط سیاست‌خارجی در زمانی که احمدی‌نژاد سکان مدیریت کشور را در دست گرفت، نشان می‌دهد آنها که مدعی حس دوستی و همکاری با غرب بودند‌، بیشترین زیان را به ایران رساندند.

قبل از روی کار آمدن احمدی‌نژاد برنامه‌های هسته‌ای کشور با بن‌بستی به نام تعلیق مواجه شده بود. همان تعلیقی که قرار بود برای جلوگیری از تصویب قطعنامه‌های جدید در سازمان ملل وهمچنین جلوگیری از حمله بوش به ایران مورد استفاده قرار گیرد، به راهکاری دیگر برای غرب برای فشار آوردن به ایران تبدیل شده بود تا جایی که در همان دوران امریکا به ایران لقب "محور شرارت" داد و هر روز تهدیدی تازه برای حمله به کشورمان از سوی امریکا و اسراییل صورت می‌گرفت‌.

سیاست چماق و هویج که هنوز هم سیاست اصلی دولت امریکا در برابر ایران است‌، آن زمان نیز وجود داشت و اگر به قول سریع‌القلم حس تعارض و عصبانیتی هم در مدیران سیاست خارجی وجود داشت، به خاطر همین فشارها و تهدیدها بود و حداقل می‌توان گفت این عده کسانی نبودند که با وجود فشارهای اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک‌، همچنان به دوستی خود با مسئولان غربی اعتقاد داشته باشند.

نکته دیگری که البته به محوری‌ترین مسئله در مناظره‌های انتخاباتی نیز تبدیل شد‌، مسئله پیش کشیدن ماجرای هولوکاست توسط محمود احمدی‌نژاد بود‌. سریع‌القلم از مخالفان سر‌سخت این اقدام بود و مانند دیگر سیاستمداران اصلاح‌طلب معتقد است این مسئله نه تنها فایده‌ای برای کشور نداشته، بلکه هزینه‌های بسیاری را نیز بر کشور تحمیل کرده است‌!!!

سریع‌القلم در گفت‌و‌گوی اخیر خود در این باره گفته است‌: «‌این دولت با عصبانیت تمام و بدون بررسی‌های لازم فکری، سراغ واقعه‌ای حدود هفتاد سال پیش در آلمان رفت و این خود محرکه‌ای شد تا ۳۴ قطعنامه توسط اتحادیه اروپا، سازمان ملل و آمریکا علیه ایران صادر شد و وضع اقتصاد ما را به شرایط امروز رساند.»

در طی چند هفته گذشته که دکتر احمدی‌نژاد در گفت‌و‌گوی مستقیم با مردم درباره این موضوع به تفضیل سخن گفت و از دلایل خود درباره پیش کشیدن این مسئله پرده برداشت‌، رسانه ها نیز نظرات رهبر انقلاب راجع به این مسئله را نیز منتشر کردند و آنقدر به این ابهام کارشناسان مجمع تشخیص مصلحت نظام پاسخ داده شده که به نظر می‌رسد دیگر لازم نیست در این مجال به آنها بپردازیم و به نظر به موضوعی حل شده و در بحث‌های سیاست خارجی تبدیل شده است‌.

سریع القلم خود نیز به این مسئله واقف است و به همین دلیل از مجلس و رسانه‌ها شکایت می‌کند که چرا آنها در آن زمان به انتقاد از این مسئله نپرداختند و سکوت پیشه کردند‌.

*اولویت‌های سیاست خارجی از نظر مشاور سیاست‌خارجی روحانی

سریع‌القلم که خود در گفت‌و‌گوهای انتقادی‌اش آنقدر عصبانی می‌شود که بارها می‌گوید می‌خواهم مودبانه صحبت کنم، اولویت اول دولت در بحث سیاست‌خارجی را این مسئله می‌داند که ثابت کند «مردم ایران مردمی فهیم، مؤدب، با فرهنگ، اصیل، با دانش، مجهز به عفت کلام، خویشتن‌دار و فهیم نسبت به منافع و مصالح ملی هستند و مسئولین نیز همین ویژگی را دارند


وی دومین اولویت سیاست‌خارجی روحانی را دخالت نکردن دولت ایران در اموری می‌داند که ربطی به او ندارد. سریع‌القلم می‌گوید: «اولویت ما باید رفع نگرانی‌های دیگران نسبت به سخنان و کارکرد ما باشد». با شنیدن این جمله همه می‌توانند به راحتی تصور کنند که منظور از دخالت نکردن در اموری که ربطی به دولت ندارد و رفع نگرانی‌ها نسبت به سخنان و کارکرد ما، چیست‌. از نظر بسیاری از مشاوران و کارشناسان سیاست‌خارجی جناح اصلاحات، مسئله رژیم‌صهیونیستی اصولا نباید دخالتی در سیاست‌خارجی ما داشته باشد‌.

البته منظور سریع‌القلم در این خصوص رابطه ایران با کشورهای حوزه امریکای لاتین است‌. تا جایی که خود نیز به این مسئله اشاره کرده و از راه‌اندازی کارخانه تولید خودرو در ونزوئلا و یا قراردادهای اقتصادی با بولیوی و دیگر کشورهای آفریقایی انتقاد می‌کند
‌.

سیاست نزدیکی و حضور در امریکای لاتین که در دوره احمدی‌نژاد شکل گرفت، به اذعان کارشناسان امریکایی و نمایندگان کنگره که اوباما را مجبور کردند راهی برای خارج ساختن ایران از این منطقه بیابد‌، هوشمندانه‌ترین سیاستی بود که توسط احمدی‌نژاد در پیش گرفته شد‌.

اولویت سوم سیاست خارجی نیز از نظر سریع‌القلم، «متمرکز شدن سیاست‌خارجی بر بهبود وضع اقتصادی است». این یکی از شعار اصلی روحانی در رقابت‌های انتخاباتی بود که باید دید با وجود اینکه شعار بارها تکرار شد و درمقابل‌، امریکایی‌ها نیز با استفاده از همین شعار تحریم‌ها علیه ایران را بیشتر کردند تا بلکه شاهد کوتاه آمدن رییس جمهور جدید از مواضع هسته‌ای کشورمان باشند‌، این سیاست می‌تواند در آینده کار‌آیی داشته باشد‌؟

اولویت دیگر سیاست خارجی که این استاد دانشگاه معتقد است باید به سرعت پیگیری شود‌، بازسازی رابطه ایران با عربستان است: «عربستان مهم‌ترین صحنه‌گردان بهار عربی است. هماهنگی با عربستان منافع دراز مدت فراوانی برای مردم ایران دارد. رابطه با عربستان در حدی که منافع طرفین به رسمیت شناخته شده و سهمی بر یکدیگر قائل شوند، باعث خواهد شد که جایگاه ایران در منطقه شامات محفوظ بماند. رابطۀ مساعد با عربستان در تنش زدایی سیاست خارجی ایران و همچنین حل و فصل مسالمت‌آمیز موضوع هسته‌ای و تخفیف تحریم‌ها بسیار مؤثر خواهد بود.»

*معنای اعتدال گرایی در عرصه سیاست خارجی

نمایندگان مجلس و صاحب نظران سیاسی در طی چند هفته گذشته بارها در مورد معنای اعتدال در رفتار و عملکرد دولت با رسانه‌ها گفت‌و‌گو کرده‌اند‌. اعتدال مانند اصلاحات از آن جمله شعارها و کلماتی است که تفسیر آن و چگونگی برخورد با آن و توقعاتی که در عرصه داخلی و خارجی ایجاد می‌کند، پیچیده و مشکل است‌. هر کس در این میان، تفسیر خود را از اعتدال بیان می‌کند. یکی از کارشناسان معتقد است اعتدال در سیاست خارجی به معنای استکبار‌ستیزی نیز بوده است‌ اما سریع‌القلم معتقد است «آنقدر در کشور مشکلاتی مانند بیکاری و کشته شدن مردم در جاده‌ها و اعتیاد و مشکلات اقتصادی داریم که باید به آنها بپردازیم و بعد اگر فرصتی بود به سراغ استکبار‌ستیزی برویم».

* نظر مردم در مورد مسئله هسته‌ای مهم نیست

سریع‌القلم از مخالفان همیشگی وارد کردن مردم به بحث حمایت از برنامه هسته‌ای ایران بوده است‌. اتفاقی که چندین سال پیش در زمان محمود احمدی‌نژاد نیز اتفاق افتاد‌. مردم در اولین راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه در سال ۸۴ آنچنان درگیر موضوع هسته‌ای شده بودند که با شعار «انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست‌» باعث شگفتی جهان از رفتار ایرانیان شدند. در آن زمان دولت مشکل برنامه هسته‌ای را مانند مسایل دیگر به صورت رک و ضریح با مردم در میان گذاشته بود‌. احمدی‌نژاد بارها از مسئله تعلیق هسته‌ای انتقاد کرده و عنوان کرده بود که حتی یک اره برقی را هم در نطنز باقی نگذاشته بودند که پلمب نشده باشد‌. مردم با توجه به این صحبت‌ها از همان سال اول با شعار انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست در روز ۲۲ بهمن به خیابان‌ها ریختند.

گرچه پشتیبانی مردم از برنامه هسته‌ای کشورمان بارها مورد تاکید و البته ابراز نگرانی غربی‌ها بوده، اما سریع‌القلم معتقد است «سیاست خارجی را در کف خیابان‌های تهران نمی‌توان تعیین کرد».

او که از منتقدان سر سخت مطرح شدن این شعار در بین مردم و اصولا اظهار‌نظر مردم در این زمینه بود، در سال جدید نیز در نوشته‌ای برای سایت تابناک نوشت‌: «‌وقتی با پیشنهاد تابناک روبه‌رو شدم، با شش دوست مشورت کردم و دو ساعت فکر. تصمیم گرفتم به جای چندین نکته، یک نکته را مطرح کنم که همه ما در سال ۱۳۹۲ کمتر حرف بزنیم و کمتر قضاوت کنیم. چرا این نکته؟ به نظر می‌رسد میانگین ایرانی‌ها تقریبا در مورد همه چیز و همه کس اظهار‌نظر می‌کنند ...» وی همچنین در ادامه آورد: «در چنین شرایطی، خبرنگار تلویزیون در مورد برنامه هسته‌ای، نظر راننده تاکسی را نخواهد پرسید.»

*ترکیه و عربستان؛ برندگان بهار عربی!!

سریع‌القلم در خرداد ماه ۹۱ در گفت‌وگو با روزنامه شرق، دو کشور عربستان و ترکیه را برنده تحولات شکل گرفته درمنطقه دانست و خاطر‌نشان کرد‌: «با ائتلافی که بین دو قدرت اقتصادی و سیاسی ترکیه و عربستان شکل گرفته، نظم منطقه‌ای به طرف کشورهای عربی از یک طرف و ترکیه از طرف دیگر سوق پیدا خواهد کرد. دلیل اهمیت ترکیه به دلیل مدل خاصی است که ارایه کرده است؛ مدلی که نه تنها در خاورمیانه بلکه در میان کشورهای قابل اعتنای در حال توسعه جهان از آن استقبال شده و احترام قابل‌توجهی برای مردم و کشور ترکیه کسب کرده است. عربستانی هم که سال‌ها در سیاست‌های امنیتی و منطقه‌ای‌اش به سیاست‌ها و امکانات آمریکا متکی بود، در دو سال گذشته ابتکارات خودش را شروع کرده است و در بسیاری از مسایل هرچند هماهنگ ولی خودش تصمیم می‌گیرد. چنان‌که در ارتباط با مسایل عراق، افغانستان، سوریه و شمال آفریقا، حکومت عربستان کارهای بسیار نوینی انجام داده است. در کل در نظم جدید منطقه‌ای خاورمیانه دو کشور ترکیه و عربستان در حال قدرتمندتر شدن هستند.»

*دیگر نظرات سریع‌القلم راجع به حوزه اجتماع و سیاست

*دفاع از کهولت سن افراد کابینه!

محمود سریع‌القلم که معتقد است سیاست‌مدار باید از خدا و خبرنگار بترسد، در حوزه مدیران و سیاست‌داخلی نیز اعتقاداتی دارد که با توجه به مطرح شدن نام اعضای وزرای پیشنهادی کابینه حجت‌الاسلم روحانی، قابل توجه است‌‌.

او در بیان اعتقاد خود در جلسه‌ای در تاریخ ۱۵ اسفند ۹۱ در شهر کتاب تهران گفت: «اگر در اخبار و گزارش‌های تصویری توجه کرده باشید، وقتی وزیران اتحادیه اروپا از ماشین‌های خود پیاده می‌شوند، نمی‌توانید میان آنها فرد زیر ۶۰ سال پیدا کنید. افرادی مانند هیلاری کلینتون یا داود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه، از نظر سخن گفتن، احاطه بر مسائل بین‌المللی و دانش، تحسین جهانیان را برانگیخته‌اند. این افراد حقوقدان هستند و بر دانشی که دارند، بر مسائل کاملا احاطه دارند. من وظیفه دارم این مسائل را به عنوان یک دانشگاهی بگویم. همکار من در رسانه‌ها هم وظیفه دارد این مسائل را بگوید تا مجلس ما، افراد ضعیف را به عنوان وزیر تائید نکند.» شاید پیشنهاد کابینه‌ای با میانگین ۵۸ سال سن که از قضا جوانترین عضوش، وزیر امور خارجه‌ای است که ۵۳ سال دارد، تبلور دیدگاه‌های مشاور خارجی رئیس‌جمهور جدید باشد.

*چیزی به نام اسلام دموکراتیک نداریم!

سریع‌القلم در نشست نقد و بررسی یکی از کتاب‌هایش در خرداد ماه ۹۲ با بیان اینکه ایرانی‌ها عموما آرمان‌گرایی تولید کرده‌اند و لیبرالیسم همیشه در حاشیه بوده است، گفت: در ایران یا تفکر دینی حاکم بوده یا چپ و لیبرالیسم. پایگاه اجتماعی و روشنفکری جایی ندارد. من معتقدم درجه هم‌پوشانی اسلام با لیبرالیسم کم‌تر از پنج درصد است. اسلام برای خود تعریف منحصر به فردی از انسان، جامعه و جهان دارد که با تعاریف لیبرالیسم متفاوت است. آن‌هایی که در ایران به دنبال آشتی اسلام و لیبرالیسم بودند هم در این سال‌های اخیر دست کشیدند، بنابراین چیزی به نام «اسلام دموکراتیک» نداریم.

* ایران در سال ۱۶۴۰ میلادی است

این استاد دانشگاه با بیان اینکه امروز ما ایرانی‌ها در یک دوره خوب تاریخی قرار گرفته‌ایم، اظهار داشت: جامعه ما به شدت در حال رشد است، اما به نظرم متوجه آن نیستیم‌ البته معتقدم ما ایرانی‌ها الآن در سال ۱۶۴۰ میلادی هستیم. ممکن است بعضی‌ها از این حرف من ناراحت شوند اما این انتقاد من است. در عین حال فکر می‌کنم به‌خاطر پیشرفت تکنولوژی و عصر ارتباطات این فاصله تاریخی خیلی سریع طی خواهد شد.

نویسنده کتاب اقتدارگرایی ایرانی با اشاره به برخی اعتقادهای دیگر نسبت به این کتاب تصریح کرد: «من به شدت تحت تاثیر محیطی که در آن به مدت ۱۳ الی ۱۴ سال تحصیل کردم، قرار دارم که این دوره، با حضور و شرکتم در کنفرانس‌های بین‌المللی متعدد ادامه داشته است

* مخالفت با حق رای ۱۵ ساله‌ها

مشاور سیاست‌خارجی رئیس‌جمهور در سال ۸۷ در گفت‌و‌گو با یک خبرگزاری داخلی بیان کرده است‌: «نظر من اینکه به ۱۵ ساله‌ها می‌گوییم حق رای داری، در هیچ جای دنیا نیست و تنها در ونزوئلاست. این کار، خوب نیست و دنیا به این نتیجه رسیده که این حق را برای افراد ۲۰ سال به بالا و برای مصالح یک جامعه در نظر بگیرد؛ اما در مجموع بسیار کار مثبتی است که ما آحاد مردم را بیاوریم و به آنها بگوییم که این انتخاب‌ها را دارید اما باید به تدریج آموزش داد که مردم به برنامه رای دهند و فقط به قیافه یا حرکات یک کاندیدا کار نداشته باشند. جامعه ما یک جامعه احساسی و عاطفی است و باید آموزش ببینند که با مسایل ظاهری نباید رای دهد.»

* سیاستمدار حرفه‌ای کیست؟

سریع القلم همچنین در یادداشتی به چند مورد از ویژگی‌های یک سیاستمدار حرفه‌ای اشاره کرده است. او می‌گوید: «سیاستمدار حرفه‌ای کسی است که از غرایز (کینه، عقده، حسد، طمع و امثالهم) عبور کرده است: او کسی است که غذای خوب خورده، در حد متعارف زندگی کرده است، ‌مهربانی و احترام را تجربه کرده است، سفر رفته و حتی از هوس نیویورک رفتن هم عبور کرده است. ریچارد نیکسون معتقد بود سیاستمدار حرفه‌ای از هر ده دعوت، شاید یک دعوت را قبول کند».

این دیدگاه را شاید بتوان گفت که در تعارض جدی با دیدگاه‌های بنیانگذار انقلاب اسلامی است. امام خمینی (ره) یکی از بزرگترین مشکلات کشور را زعامداری کاخ‌نشینانی دانسته معنای فقر و گرسنگی را حس نکردند. ایشان می فرمایند: «همیشه این کشور به واسطه این کاخ‌نشین‌ها تباهی داشته است. این سلاطین جور که همه تقریبا کاخ‌نشین بودند‌, اینها به فکر مردم نمی‌توانستند باشند‌, احساس نمی‌توانستند بکنند فقر یعنی چه‌, احساس نمی‌توانستند بکنند بی‌خانمان یعنی چه‌, اینها اصلا احساس این را نمی‌توانستند بکنند. وقتی که کسی احساس نکند که فقر معنایش چی است‌, گرسنگی معنایش چی است‌, این نمی‌تواند به فکر گرسنه‌ها و به فکر مستمندان باشد. لکن آنهایی که در بین همین جامعه بزرگ شده‌اند و احساس کردند فقر چی است‌, دیدند‌, چشیدند فقر را‌, احساس می‌کردند‌, ملموس‌شان بوده است که فقر یعنی چه‌, اینها می‌توانند به حال فقرا برسند».