افراد و جریانهایی هستند که هم باطن آنها و هم ظاهر آنها ، ولایت است اما فریب خوردند و به قول مهندس مشایی چون قدرت تجزیه و تحلیل موضوعات رو نداشتند به راحتی فریب دو گروه اول را خوردند و در واقع گروه اول و دوم به طمع فریب همین گروه سوم فعالیت میکردند .

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ یکی از سوالات مهم و البته بحث برانگیز در بین حامیان دکتر احمدی نژاد و مهندس مشایی پس از پایان دولت دهم تا کنون که البته با گذشت زمان بر اهمیت آن اضافه شده است ، نوع برخورد و تعامل با گروه ها و جناح های سیاسی مخالف دولت دهم است . قبل از ورود به این بحث ، لازم است ابتدا تقسیم بندی ای از این جناح ها و نوع برخورد آنها با دولت دهم داشته باشیم . در یک تقسیم بندی کلی ۲ نوع برخورد از طرف جریان های سیاسی با دولت دهم شد: 

۱ – ساکتین:  بسیاری از افراد و گروه های سیاسی(البته در این حالت بیشتر منظور ، افراد سیاسی در کشور است نه مواضع سیاسی جریانی خاص ) از زمان شروع فتنه ی سال ۹۰ به بعد ، با سکوت خود نسبت به موضوعات مختلف به نوعی با مخالفان همراهی کردند و همانند آنچه در فتنه ۸۸ تحت عنوان ساکت فتنه مطرح شد ، در فتنه سال ۹۰ که فتنه ای بود حساب شده و به قول یکی از دوستان اراده ی ساختار حقیقی نظام مبنی بر حذف جریان احمدی نژاد از قدرت بود ، هم میتوان به آنها لقب ساکت فتنه داد . کسانی که پس از روی کار آمدن دولت یازدهم رفته رفته شروع به حمایت از دولت دهم و مسئولان آن دولت کردند و تا به امروز این سخنان حمایتی از سمت این افراد ادامه دارد و شاید این تعجبی که ما از سخنان امروز اینها میکنیم طبیعی باشد چراکه از آنها سوال میکنیم : در زمان فتنه کجا بودید و چرا با سکوت خود بر این موج تخریبی سوار شدید ؟ البته شاید این توجیه رو البته در ذهن خود ( نه به طور علنی ) مطرح کنند که در آن زمان فضا بسیار مخرب بود و اگر کوچکترین حمایتی از دولت وقت میکردیم به منزله ترور شخصیت و حذف خود بود و لذا تصمیم گرفتیم سکوت کنیم !!! اما آیا به واقع این توجیه قابل قبول است ؟؟؟

۲ – مخالفین: به نظرم این واژه ( مخالفت ) در مواجهه با دولت دهم واژه ای بسیار کلی است و باید درباره ی آن بیشتر توضیح داد . از دیدگاه من مخالفان دولت دهم خود به ۳ قسمت تقسیم میشوند : الف – گروه اول یک گروه برنامه ریز و بسیار زبر دست که با یک برنامه حساب شده و دقیق در جهت حذف دکتر احمدی نژاد به عنوان هدف ابتدایی و حذف گفتمان ایشان به عنوان هدف غایی ، حرکت میکرد . این افراد و احیانا جریان ها ابدا بویی از ولایت مداری و انقلاب و امام و رهبری نبردند و در باطن خود اصلا اعتقادی به ارزش های والای نظام ندارند . ب – گروه دوم یک گروه عملیاتی است که مسئولیت آنها پیاده سازی برنامه های گروه اول در کشور است . ( البته لزوما این گروه با گروه اول ارتباط مستقیم ندارد ) این گروه که در باطن بویی از آن ارزش های والای نظام و ولایت نبرده اند ، برای تاثیر گزاری بیشتر ، ظاهر خود را بسیار موجه و ولایی نشان میدهند و تظاهر به انقلابی بودن میکنند . ج – گروه سوم که به نظرم مهمترین گروه از منظر توجه ما احمدی نژادی ها به آنها باید باشد ، افراد و جریانهایی هستند که هم باطن آنها و هم ظاهر آنها ، ولایت است اما فریب خوردند و به قول مهندس مشایی چون قدرت تجزیه و تحلیل موضوعات رو نداشتند به راحتی فریب دو گروه اول را خوردند و در واقع گروه اول و دوم به طمع فریب همین گروه سوم فعالیت میکردند . در حقیقت آتش این فتنه را سوزان تر کردند . این گروه ، جمع کثیری از افراد و همینطور بدنه اجتماعی و مردمی جریان اصولگرایی و البته اصلاح طلبی را شامل میشوند . در واقع میتوان گفت بخش قابل توجهی از آن حدود ۲۴ میلیون نفری که در سال ۸۸ به احمدی نژاد رای دادند غالبا از همین گروه هستند .

حال با بیان تقسیم بندی صورت گرفته ، درباره نوع برخورد حامیان گفتمان توحید و عدالت دکتر احمدی نژاد با این جریانها بحث میکنیم .

۱ – نوع برخورد با ساکتین فتنه: ساکتین فتنه ی سال ۹۰ کسانی هستند که با علم به عدم انحراف دولت دهم از آرمان ها و تهمت هایی که به دولت دهم میزدند به خاطر مسائل شخصی و عدم طرد شدن یا دلایلی دیگر ، سکوت کردند و اوضاع اینها از آن افرادی که فریب جریان سازی ها و برنامه ریزی ها را خوردند ، خراب تر است . این گروه نشان داده اند که بسیار محافظه کار هستند و هیچ تضمینی وجود ندارد که باز هم در شرایط سخت ، همراهی کنند . ما میتوانیم برای این افراد از قاعده ی جذب حداکثری استفاده کنیم ، اما این مساله به این معنی نیست که دوباره به آنها اطمینان کنیم . این افراد میتوانند در کنار ما باشند ، اما به هیچ عنوان نباید توقع همان برخوردی را داشته باشند که در دولت های نهم و دهم با آنها شد .

۲ – نوع برخورد با مخالفان: نوع برخورد با دو گروه اول که کاملا مشخص است . برخورد ما با این گروه به هیچ عنوان نباید احساسی و ناشی از جناح بندی های سیاسی باشد بلکه باید گفتمانی به میدان آمد و دیدگاه ها و اعتقادات آنها را در موضوعات مختلف اقتصادی ، فرهنگی ، سیاست خارجی و … رد کرد . اما بحث پایانی و بسیار مهم این مطلب در خصوص گروه سوم مخالفان دکتر احمدی نژاد است که کم و بیش در خانواده ی همه ی ما ، چند نفری از انها دیده میشود . با کسانی که فریب این غوغا سازی های رسانه ای را خورده اند و ناخداگاه در زمین مخالفان بازی خورده اند ، چه باید کرد ؟ این قسمت از موضوع ( یعنی همین نوع برخورد با فریب خوردگان ) از موضوعات بسیار چالشی و بحث برانگیزی در میان حامیان دکتر احمدی نژاد میباشد که حتی میتواند محل مجادله و مباحثات بسیار سفت و سخت نیز قرار بگیرد .

بعضی از دوستان که به حق از دست این افراد ساده انگار بسیار عصبانی اند میگویند که به هیچ وجه نباید آنها را مجددا پذیرفت و آنها را به طور مطلق طرد میکنند . در مقابل کسانی هم هستند که نسبت به این گروه ، نگاه جذب حداکثری دارند و بیش از اینکه به نقاط اختلافی تکیه کنند ، به موضوعات اشتراکی که انصافا کم هم نیست توجه میکنند . به نظر نگارنده ما باید با تکیه بر همین اشتراکات ، سعی کنیم تا نقاط اختلافی را به حداقل برسانیم و این جز با صبر و البته گذاشتن وقت میسر نمی شود .

شبهاتی هنوز در ذهن بسیاری از افراد این گروه وجود دارد که باید به شکل مستدل پاسخ داده شود . ما با بسیاری از این افراد در موضوعاتی چون سیاست خارجی و یا مسائل اقتصادی هم نظر هستیم و این بسیار پتانسیل خوبی را برای همکاری به وجود می آورد . البته گفتن این نکته هم خالی از لطف نیست که منظور من از افراد این گروه ، فقط بدنه سیاسی جریانی خاص نیست و بیشتر منظور من ، بدنه اجتماعی و مردمی این گروه ها و جناح های سیاسی است . یکی از مهمترین موضوعاتی که باید به آن توجه کرد و با برنامه ریزی سعی در عملی کردن آن کنیم ، جدا سازی و یا بهتر بگویم شفاف سازی این گروه ها برای مردم است . یعنی باید مردم را متوجه این کنیم که چه کسی فریب خورده و چه کسی آگاهانه برخورد کرده است . با جداسازی این گروه ها به قول دکتر احمدی نژاد ” تازه اول عشقه ” .
در پایان بیان این جملات از دکتر احمدی نژاد عزیز خارج از لطف نیست که فرمودند : باید به روزی برسید که تمام فاسدها، دنیاپرستان، خودخواهان و قدرت‌طلب‌های عالم جلویتان بایستند. حالا کاری نشده. بعضی‌ها اشتباه کردند، بعضی‌ها فریب خوردند. بگذارید جدا شوند. کیفش تازه مونده .
محمد دشتی