آیا علیرغم سخن قبلی هاشمی رفسنجانی مبنی بر پذیرش حکم قاضی، نظر ایشان نیز درباره حکم مهدی هاشمی با همسرشان یکی است؟ به هر حال هاشمی رفسنجانی، در لفافه سعی کرده است تا فرزندان خود را از عواقب اقدامات خود مصون بدارد اما این بار مطالبه گسترده افکار عمومی کشور برای به سرانجام رساندن پرونده آقازاده جنجالی، راه را برای ختم پرونده هموار ساخت.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ مهدی هاشمی 48 ساله فرزند چهارم هاشمی رفسنجانی است که پرونده مفاسد اقتصادی او از جمله اختلاس و گرفتن رشوه، پس از سال ها کش و قوس، سرانجام به نتیجه رسید و وی با محکومیت 25 ساله زندان و 10 میلیون دلار جریمه مواجه شده است. این در حالی است که بر اساس قانون جدید، مهدی هاشمی تنها متحمل 10 سال زندان خواهد شد. بر اساس این قانون، مجرم در صورت ارتکاب چندین جرم، مجازات شدیدترین حکم را تحمل خواهد کرد.
درحالی که هاشمی رفسنجانی در اسفند سال گذشته درباره حکم پسرش گفته بود: «اعتراض می‌کنم، دعوا نمی‌کنم. اگر قاضی به حکم برسد، هیچ حرفی ندارم، چون قانون است و اگر قاضی نرسد و دستور بدهند، طبعا هرکس هم باشد، اعتراض می‌کند.»[1] همسر ایشان، خانم عفت مرعشی در تاریخ 31 خرداد 1394 درباره حکم صادره درباره مهدی هاشمی گفته است:« حکم آقای هاشمی یعنی تقلب، تقلب، پدرسوخته‌بازی. حکمش (حکم مهدی هاشمی) پدرسوخته‌بازی بود و حکم نیست!»[2]
اکنون جای این سوالات باقی است که آیا علیرغم سخن قبلی هاشمی رفسنجانی مبنی بر پذیرش حکم قاضی، نظر ایشان نیز درباره حکم مهدی هاشمی با همسرشان یکی است؟ به هر حال هاشمی رفسنجانی، در لفافه سعی کرده است تا فرزندان خود را از عواقب اقدامات خود مصون بدارد اما این بار مطالبه گسترده افکار عمومی کشور برای به سرانجام رساندن پرونده آقازاده جنجالی، راه را برای ختم پرونده هموار ساخت.
روز گذشته، حکم مهدی هاشمی جهت اجرا به اجرای احکام کیفری ارسال شده است و عباس پوریانی رئیس دادگاه‌های عمومی و انقلاب تهران درباره آخرین وضعیت پرونده مهدی هاشمی اظهار داشته است: در این پرونده رأی صادر شده و شعبه تجدید نظر نیز نظر خود را اعلام کرده و رأی صادره قطعی و لازم‌الاجرا شده است. طبق آخرین خبری که دارم پرونده برای اجرای حکم به اجرای احکام کیفری ارسال شده است.
پوریانی درباره برخی ادعاها مبنی بر اینکه به قاضی پرونده برای تشدید مجازات فشار وارد شده است، گفت: در پرونده مهدی هاشمی تا آنجا که اطلاع دارم و براساس صحبتی که با قاضی تجدید نظر داشتم، این قاضی گفت: «هیچ‌کس تا الآن درباره چگونگی تعیین مجازات از من سؤال نکرده است، به‌ویژه مسئولان قوه قضاییه، و این حکم رأی بنده بوده است.»[3]
هرچند حکم دادگاه اعلام شده و برای اجرا نیز ابلاغ شده است. اما مظلوم نمایی خانواده هاشمی در این میان جای سوالاتی بسیاری را در اذهان جامعه ایجاد کرده است. از یک سو زمانی که پرونده های قضایی و مفاسد اقتصادی و اداری، برای کسانی مانند محمدرضا رحیمی(که هر چند تمامی محکومیت هایش مربوط به دوران اصلاحات بود، ولی چون دارای مسئولیت در دولت دهم بود) روزنامه ها و ارگان رسانه ای وابسته و حامی خانواده هاشمی، به تکاپو و جشن و سرور می پردازند اما در پرونده مهدی، دست به تظلم خواهی و فرار رو به جلو؟ آیا عدالت آقازاده و غیر آقازداه می شناسد؟ چرا زمانی که چند نوجوان به دلیل ایجاد رعب و وحشت با چاقو و اخاذی از مردم، به سرعت و صد البته به حق و بجا محکوم به اعدام می شوند، پرونده ای به این اهمیتی و دارای ابعاد گسترده امنیتی و اطلاعاتی، که با ده سال زندان روبه رو شده است، فریاد و فغان را از سوی عفت مرعشی، به آسمان بلند می کند و با فحش و نفرین، عدالت را به سخره می گیرد!!
به همین دلیل باید برای این طیف از کسانی که کماکان نیز دارای مسئولیت های هستند روشن شود، وقتی بر طبل قانون و عدالت می زنید، باید صبر و تحمل خود را نیز در بوته آزمایش قرار دهید که آیا اگر در همچون روزی یکی از وابستگان به آنها به جرمی راهی عدالت خانه شد و با پرونده زیر بغل به زندان فرستاده شد، باید عدلخانه اسلامی را سیبل توپخانه خود قرار دهند و قانون و عدالت را به فشار و ارعاب علیه خود متهم کنند؟
در این موضوع خاص بسیار فرصت مناسبی برای هاشمی رفسنجانی پیش آمده است تا با اظهارنظری عاقلانه و با تقدیر از قوه قضاییه در برخورد با مفاسد اقتصادی که در این میان فرزند خود او نیز محکوم شده است، خود را از مظان برخی از اتهامات و شایعه های اقتصادی که علیه شخص هاشمی رفسنجانی در افکار عمومی مردم وجود دارد، برهاند و متهم به حمایت از یک مفسد اقتصادی با هزاران برگ پرونده که از قضا فرزند وی نیز است، نشود. سکوت یا انتقاد های تند چند وقته او علیه احمدی نژاد، چاره کار نیست.
برای همگان آشکار گشته که مهدی هاشمی، فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی بهرمانی، مجرم است و همه انتظار دارند این امر برای آیت الله نیز محرز شود که پرونده علیه مهدی، تسویه حساب سیاسی نیست و تنها اجرای محض قانون و عدالت در جمهوری اسلامی ایران است که دستگاه قضا توانسته پس از فرمایشات مقام معظم رهبری در مبارزه با فساد، با عزم جزم تری، از خاک خوردن پرونده های مقامات و مسئولین و منسوبین آنها جلوگیری کند و بدین ترتیب، کسانی را که در حاشیه های امنی چون آقازادگی و مسئول بودن قرار داشتند، غافلگیر سازد و یقه آنها را بچسبد و مورد بازخواست قرار دهد.
اما ذکر این نکته نیز لازم است که مهدی هاشمی یکبار به بهانه سرکشی به واحدهای دانشگاه آزاد در خارج، از کشور خارج شد و آن هم در زمانی که آتش فتنه 88 به کمک او و سران فتنه، شعله ور شده بود. در آن زمان بسیاری از دستگیری قریب الوقوع او خبر می دادند که ناگهان از لندن سر در آورد. و شاید در چنین زمانی که با اقتدار قوه قضاییه روبه رو شده است، دعا می کرد ای کاش بازنمی گشت. همانطور که وکیل وی، علیزاده طباطبایی گفته است که اگر مهدی هاشمی در زمان بازگشت به ایران احتمال می داد مجرم شناخته خواهد شد، پا به خاک ایران نمی گذاشت. [4] حال این همه اعتماد از مجرم نشناخته شدن از کجا آمده بود؛ جای بسی سوال است!!
اما زمانی که مهدی هاشمی در مظان اتهامات گسترده ای قرار داشت، چرا از کشور رفت و مهمتر از آن چرا هاشمی رفسنجانی خروج او را در آن برهه حساس، ماموریت کاری و تحصیلی مهدی دانست و از آن دفاع کرد؟ او گفت: مهدی ما مبراست. هاشمی در جلسه ای گفته بود: وزارت اطلاعات اعلام كرده است دو سال روی پرونده مهدی كار كرده است و وزارت نفت هم گفته مهدی ما مبرا است. وی در بحث ماجرای استات اويل نروژ تصريح كرد: در آن ماجرا كه برخی از دانشجويان شلوغ بازي كردند و قضيه به مجلس كشانده شد ماجرا اين بود كه در داخل استات اويل چند نفر بازي درآورده بودند و بين خودشان پول هايي را رد و بدل كرده بودند و همه را به گردن مهدي انداخته بودند درحالي كه پشت اين قضيه اسرائيل بود و مي خواست ما را خراب كند. [5]
بیش از 5 سال از آن ماجرا گذشت و مشخص شد "مهدی شما"، مبرا نیست. مشخص شد مهدی هاشمی؛ پسر بچه چشم و گوش بسته ای نیست که چند نفر با بازی درآوردن بخواهند سر او کلاه بگذراند و او را مقصر جلوه دهند. و بر همگان آشکار شد که در پس این ماجرا هیچ سرویس اطلاعاتی غربی و صهیونیستی برای خراب کردن آقازاده وجود نداشته است الا اینکه جناب آقای هاشمی رفسنجانی نعوذبالله، بخواهند در محکومیت فرزندش، از همکاری سیا و موساد با قوه قضاییه سخنی بگوید!
سکوت، عدم موضع گیری و حتی فرافکنی از نوع عفت مرعشی و فریاد تظلم خواهی، دیگر برای آیت الله سودی ندارد. مهدی، مجرم شناخته شده و دست یازیدن وکلای وی برای توسل جستن به ماده 18 و اعلام نظر صریح رئیس قوه قضاییه درباره حکم مهدی هاشمی نیز از اصل ماجرا چیزی نمی کاهد. مردم، آقازاده را با نام آیت الله هاشمی می شناسند، نامی که خود را به انقلاب و نظام گره زده است و تاریخ انقلاب بدون او معنایی ندارد. در این تاریخ بوده اند آقازاده هایی که به حکم یا رضایت پدر راهی زندان و چوبه دار شده اند اما خود را آلوده به گناه فرزندان خود نکردند. از این رو برای تاریخ مهم است تا در کتاب ها نگاشته شود آیا آیت الله به حکم فرزند رضا داد یا خیر؟ روزها در حال سپری شدن است و همه منتظر موضع گیری هاشمی رفسنجانی در بهترین فرصتی که می شود از آن استفاده کرد. (+)
پی نوشت:

"Our President, analytical news site"