آقای مشایی دید وسیعی دارند و در موضوعات مختلف صاحب نظر هستند. به نظر من ایشان می تواند ظرفیت های مهمی را ایجاد کند. جمهوری اسلامی ایران رئیس جنبش عدم تعهد است و برنامه های مفصلی برای افزایش توانایی این جنبش و تاثیر گذاری آن در فضای بین المللی دارد. به نظرم آقای مهندس مشایی عهده دار مسئولیت بسیار مهمی شده است.

شبکه ایران – محمد حسین حیدری / دیپلمات ها همواره در سخن گفتن محافظه کارند، به خصوص زمانی که سخن از مسائل چالشی و بحث برانگیز به میان می آید، در این صورت یا چیزی نمی گویند یا اگر هم بگویند، چیزی از آن در نمی آید و به توصیه های کلی و اخلاقی اکتفا می کنند. احتمالا کاملا طبیعی خواهد بود اگر این قضاوت را با نگاهی به تیپولوژی رامین مهمان پرست، در خصوص او نیز روا بداریم. کافی است صورت سرد و سنگی و صدای بم سخنگوی وزارت خارجه را در نظر آوریم ... مصاحبه با رامین مهمان پرست با همین پیش فرض ها و بدون توجه به زوایای ناشناخته این بچه محل دکتر احمدی نژاد آغاز شد و رامین مهمان پرست تا توانست سنت شکنی کرد. نمی دانم سخت ترین سوالی که می توان از یک دیپلمات عالی رتبه وزارت خارجه پرسید، چه می تواند باشد، اما یقین داریم با اندکی تسامح می توان گفت هیچ دیپلماتی حاضر به پاسخ دادن به این پرسش نیست: "27 خرداد 84 به چه کسی رای دادید؟". بررسی "تاثیرات شکل گیری گفتمان انحراف دولت در تضعیف منافع ملی"، "گفتمان مهدویت در سیاست خارجی احمدی نژاد"، "نا گفته هایی از سفرهای خارجی رئیس جمهور"، "پیام القای حاکنیت دوگانه از جانب داخلی ها برای رژیم انگلیس"، "بررسی هتاکی های حسین شریعتمداری به رئیس جمهور"، "حمله به سفارت انگلیس" و ... دیگر موضوعاتی بود که رامین مهمان پرست صریح و شفاف درباره شان سخن گفت. رامین مهمان پرست می گوید که یکی از "بچه های انقلاب" است و سوم تیر 84 به محمود احمدی نژاد پیوسته است.

متن کامل مصاحبه با این دیپلمات احمدی نژادی را در ادامه ملاحظه می کنید:


در ابتدا لطفا بیوگرافی مختصری از فعالیت های خود ارائه کنید.
متولد 1339 هستم و بیشتر ایام عمر را در منطقه نارمک زندگی کرده ام، با محل زندگی دکتر احمدی نژاد فقط یک میدان تفاوت داشتیم، آنها میدان 72 بودند و ما میدان 73. در سال 1355 زمانی که 16 ساله بودم، وارد دانشگاه شریف شدم و تا زمان وقوع انقلاب اسلامی با دوستان خود مشغول مبارزات انقلابی بودیم. بعد از انقلاب فرهنگی که مجددا دانشگاه ها فعال شد، مدرکم را در سال 63 از دانشگاه شریف دریافت کردم. البته به خاطر شرایط انقلاب فرهنگی ما در دوره کارشناسی 163 واحد درسی را گذراندیم، در واقع اکثر دروس کارشناسی ارشد را در همان دوره لیسانس گذراندیم. رشته من ریاضی و علوم کامپیوتر بود در واقع هم ریاضیات و هم نرم افزار کامپیوتر را کامل خواندیم.

بعد از فارغ التحصیلی امکان ادامه تحصیل نبود و در نتیجه راهی خدمت سربازی شدم. از سال 64 تا 66 افسر وظیفه بودم. البته در طول خدمت به همراه دوستان، فعالیت های مختلف انقلابی و فرهنگی داشتیم. از سال 66 وارد وزارت خارجه شدم. البته از ابتدای پیروزی انقلاب تا زمانی که وارد وزارت خارجه شدم یکی از اصلی ترین فعالیت ها و برنامه هایم حضور در آموزش و پرورش بوده است. بعد از پیروزی انقلاب با همراهی جمعی از دانشجویان نخبه، مدرسه ای را راه انداختیم و سعی کردیم شیوه تدریس و مدیریت مدرسه متفاوت باشد و دروس در سطح کیفی بسیار بالایی ارائه شود. دانش آموزان مدرسه ما گزینش نشده بودند ولی نتیجه کار ما بعد از چند سال این شد که 100 در صد قبولی کنکور داشتیم و 90 درصد دانش آموزان در رشته های مهندسی قبول شدند. خاطرم هست با روحیه ای که آن موقع بچه های انقلاب داشتند، چند شب در هفته را در مدرسه می خوابیدیم. در دفاع مقدس نیز تعداد زیادی از دانش آموزان و معلمان مدرسه ای که بنا کرده بودیم، شهید شدند. فعالیت من در آموزش و پرورش ادامه داشت تا اینکه در سال 66 وارد خارجه شدم و به قدری کارها سنگین شد که دیگر امکان ادامه فعالیت های قبلی وجود نداشت.

تا امروز بیش از 30 سال سابقه مدیریت دارم که 26 سال آن در وزارت خارجه بوده است. 2 دوره سفیر جمهوری اسلامی بوده ام در تایلند و قزاقستان و مسئولیت هایی چون رئیس اداره فرهنگی کشورهای عربی - آفریقایی، معاون مدیر کل فرهنگی وزارت خارجه و معاون مدیر کل اطلاعات و مطبوعات را تجربه کرده ام. بعد از اتمام دوران سفارت در قزاقستان، سال 88 به کشور برگشتم و اکنون در حال سپری کردن چهارمین سال مسئولیت خود در سمت سخنگویی وازرت خارجه هستم.

اولین بار چه زمانی نام احمدی نژاد را شنیدید؟
خب ما با آقای احمدی نژاد هم محلی بودیم اما متاسفانه توفیق همکاری و آشنایی با ایشان وجود نداشت. آوازه آقای احمدی نژاد زمانی که بحث انتخاب شهردار تهران مطرح بود و صلاحیت چهره های مختلف مورد بررسی قرار می گرفت، در فضای سیاسی کشور پیچیده بود و در جریان سوابق ایشان بودم. از زمان مسئولیت آقای دکتر احمدی نژاد در شهرداری آشنایی بنده با ایشان بیشتر شد، مخصوصا که برخی از فعالیت های وزارت خارجه در ارتباط با نهاد ها و ارگان های داخلی نظیر شهرداری تهران بود.

اما اوج ارتباط من با آقای دکتر احمدی نژاد به دوران سفارتم در قزاقستان برمی گردد که همکاری ها و ارتباط با رئیس جمهور خیلی بیشتر و مستقیم تر شد. آسیای مرکزی اهمیت و ظرفیت بسیار بالایی داشت و آقای احمدی نگاه ویژه ای به منطقه داشتند. جلساتی با ایشان داشتیم و توسعه همکاری ها با قزاقستان با حمایت رئیس جمهور روبرو شد و ایشان تاکید خاصی بر همکاری با قزاقستان داشتند. همین باعث شد که طی کمتر از 5 سال سفارت من در قزاقستان، حجم روابط تجاری دو کشور بیش از 5 برابر شود.

سفر دکتر احمدی نژاد به قزاقستان یکی از بهترین خاطرات من است. ایشان طرفداران خیلی زیادی در کشور های آسیای مرکزی و به خصوص قزاقستان دارند.

چرا؟
مردم این منطقه و به خصوص قزاق ها شجاعت و سیاست ورزی صریح رئیس جمهور در برخورد با رفتارهای غلط آمریکا را خیلی دوست دارند.

خاطره خاصی از برخورد مردم قزاقستان با دکتر احمدی نژاد دارید؟
قزاق ها عادت دارند وقتی در کوچه و خیابان و اتوبوس یک فرد خارجی را می بینند، از او سوال کنند که اهل کجاست؟ این برخورد در قزاقستان کاملا مرسوم است. وقتی با یک خارجی مواجه می شوند، از آنجایی که اتباع ترکیه در آن جا زیاد هستند، ابتدا می پرسند که اهل ترکیه هستید؟ وقتی در پاسخ به این پرسش های متعدد و هر روزه، بچه های سفارت می گفتند نه ما ایرانی هستیم، بلافاصله مشتشان را می بردند بالا و می گفتند احمدی نژاد! علاقه و حمایتشان را اینگونه نشان می دادند. دکتر احمدی نژاد در نگاه مردم قزاقستان یک قهرمان است.

وقتی قرار شد آقای رئیس جمهور به قراقستان سفر کنند، برنامه های مختلفی برای ایشان تنظیم کردیم. ملاقات های بسیار خوبی با آقای نظر بایف رئیس جمهور قزاقستان انجام شد. به یاد ماندنی ترین صحنه از سفر رئیس جمهور، سخنرانی ایشان در دانشگاه اوراسیا در شهر آستانه - پایتخت قزاقستان – بود که بیش از 700 نفر از اساتید، دانشجویان مقطع دکترا و نخبگان فکری قزاقستان گرد هم آمده بودند. بارها و بارها به خاطر تشویق های مکرر دانشجویان صحبت های رئیس جمهور قطع شد. دانشجویان هر بار می ایستادند با تمام وجود به طور ممتد برای ایشان کف می زدند. وقتی سخنرانی رئیس جمهور تمام شد برای چند دقیقه جمعیت ایستاده بودند و یکسره تشویق می کردند، احساساتشان کاملا تحریک شده بود. بعد از این سفر، آقای احمدی نژاد بیش از گذشته در جامعه قزاقی شناخته و شخصیت شان برجسته تر شد.

سخنگوی وزارت خارجه: مشایی در موضوعات مختلف صاحب نظر است/ احمدی نژاد قابل مهار نیست!

آقای مهمانپرست شما 27 خردادی هستید یا سوم تیری یا هیچکدام؟
اگر منظورتان انتخابات مرحله اول و دوم ریاست جمهوری سال 84 است که باید بگویم من در آن مدت ایران نبودم و دوران سفارتم در قزاقستان را سپری می کردم. خب آقای احمدی نژاد در آن زمان به عنوان یک چهره جدید مطرح شدند و نسبت به ایشان شناخت کمتری وجود داشت ولی هرچه جلو آمدیم زاویه نگاه و برنامه های ایشان مشخص تر شد و من طی 8 سال گذشته چه در دوره مسئولیتم در قزاقستان و چه در دوران سخنگویی تمام تلاشم را در جهت حمایت از سیاست خارجی دولت دهم به کار گرفته ام.

پس سوم تیر به احمدی نژاد پیوستید؟
من متاسفانه شناختی نسبت به ایشان نداشتم اما در سوم تیر شرایط خیلی متفاوت شد و کاملا احساس می کردیم که باید با تمام توان از ایشان حمایت کنیم.

گفتمان مهدویت برجسته ترین وجه سیاست خارجی احمدی نژاد است. اوج برجستگی این رویکرد راهم در سفر آخر ایشان به سازمان ملل شاهد بودیم و تقریبا تمام متن سخنرانی ایشان در صحن مجمع عمومی به ظهور حضرت ولی عصر (عج) و تحقق حاکمیت ایشان بر جهان مربوط بود. این رویکرد و تاکیدات رئیس جمهور بر مسئله مهدویت چقدر برای ملت ها ملموس است و به نظر شما چقدر پیام رئیس جمهور قابل فهم بوده است؟
باید توجه کنیم که گفتمان مهدویت رئیس جمهور یک امر کاملا فطری است و فطرت بشر کاملا بر وجود امام (عج) و تحقق حاکمیت او بر جهان آگاه است. البته ممکن است مردم دنیا نتوانند دقیقا با چهارچوب های فکری ما مسائل را ببینند. اما ایده های بزرگی که برای آینده دنیا مطرح و تشریح می شود برای مردم دنیا بسیار جذاب است و بعدها ارتباط این ایده ها با گفتمان مهدویت و تحقق حاکمیت حضرت ولی عصر (عج) را درخواهند یافت. ما باید آثاری را که بعد از ظهور منجی عالم بشریت در زندگی مردم جهان پدیدار خواهد شد، تشریح کنیم و این بسیار موثر خواهد بود. چون دنیای امروز دچار مشکلات و بحران های بزرگی است است؛ بحران های بزرگی که ریشه دوانده و مردم آثار آن را در قالب بحران اقتصادی، بحران اجتماعی و بحران معنوی می بینند. با این وجود مردم جهان نمی دانند ریشه این بحران ها چیست و چگونه قابل درمان است. وقتی ما به این مسائل اشاره می کنیم بلافاصله جذب می شوند.

انتصاب مهندس مشایی به عنوان رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد را چطور ارزیابی می کنید؟
آقای مشایی دید وسیعی دارند و در موضعات مختلف صاحب نظر هستند. به نظر من ایشان می تواند ظرفیت های مهمی را ایجاد کند.
جمهوری اسلامی ایران رئیس جنبش عدم تعهد است و برنامه های مفصلی برای افزایش توانایی این جنبش و تاثیر گذاری آن در فضای بین المللی دارد. به نظرم آقای مهندس مشایی عهده دار مسئولیت بسیار مهمی شده است.

سخنگوی وزارت خارجه: مشایی در موضوعات مختلف صاحب نظر است/ احمدی نژاد قابل مهار نیست!

برخی از مخالفین اصلی رئیس جمهور می گویند فضای کشور باید به قبل از سوم تیر 84 بازگردد. نظر شما چیست؟
بازگشت به عقب معنا ندارد و غیر ممکن است. کشور ما دائما در حل تحول است و در هر مقطعی فضای جدیدی باز شده است. به نظرم انقلاب به بلوغ نهایی خود نزدیک می شود. این روند قابل توقف یا بازگشت نیست. من معتقدم ارزش های دولت دکتر احمدی نژاد در دولت آینده با قوت و عمق بیشتر جریان خواهد داشت.

تا حالا شده در وزارت امور خارجه بترسید؟
نه. چرا بترسیم؟

به خاطر تحریم ها و تهدید های دشمن ...
اصلا! بچه های انقلاب از هیچ چیز نمی ترسند. بچه های انقلاب آمده اند که از انقلابشان دفاع کنند. اگر قرار بود بترسیم باید موقعی که در ضعیف ترین موقعیت بودیم و دشمن در قوی ترین شرایط خود قرار داشت، می ترسیدیم. ما از سختی های بزرگی عبور کرده ایم. فکر می کنیم هرچه دشمن مارا تهدید می کند، ظرفیت های ما افزایش می یابد. دیگر بالاتر از اینکه کاری کنند نفت ما به فروش نرود که کاری نمی توانند بکنند. ما همیشه به آن ها می گفتیم که اگر این کار را هم کردید و باز هم موفق نشدید دیگر کاری برای انجام دادن، نخواهید داشت. نهایتا می خواهند عملیات نظامی انجام بدهند؟ مگر قبلا این کار را نکرده اند؟ بچه های انقلاب از هیچ چیز نمی ترسند.

خاطره جالبی از سفرهایی که همراه رئیس جمهور بوده اید، دارید؟
معمولا دکتر احمدی نژاد را در سفر های خارجی، وزیر امور خارجه و گاهی اوقات یکی از معاونت های تخصصی وزارتخانه همراهی می کنند. من فقط در چند سفر همراه دکتر بوده ام. یکی از مهمترین نکات در سفر های خارجی ایشان، تکریم مردم و پاسخ به ابراز احساسات آنان است. خب مردم معمولی در سفرهای خارجی خیلی به رئیس جمهور ابراز علاقه می کنند، بعضا دوست دارند با ایشان عکس یادگاری بگیرند یا به ایشان هدیه بدهند، خب آقای رئیس جمهور همیشه با روی باز برخورد می کنند که نشان از احترام ایشان به جایگاه انسان هاست. این صحنه ها را بارها در قزاقستان، چین و نیویورک مشاهده کرده ام.

توجه ایشان به تمام اعضای هیئت ایرانی هم در نوع خود بسیار جالب است. باوجود فشردگی بالای برنامه ها هیچ گاه خسته نمی شوند و همه نکات را خودشان پیگیری می کنند. مثلا در خصوص تخصص و وظیفه ما که کار رسانه ای و دیپلماسی عمومی است، با حوصله زیادی وقت می گذارند و رهنمود می دهند. آقای دکتر احمدی نژاد دقیقا می داند که نقطه برتری نظام ما ارتباط گیری با مردم جهان است و ایشان از این دریچه خیلی خوب استفاده کرده است. حضور مستمر ایشان در سازمان ملل به عنوان مهمترین جایگاهی که می توانیم بدون سانسور و تحریف آرمان های انقلاب را مطرح کنیم، اقدام بسیار هوشمندانه ای است. چالش رئیس جمهور با رسانه های قدرتمند غربی که با انگیزه های سوء به سراغ رئیس جمهور می آیند و تبدیل این تهدید به فرصت نیز یکی دیگر از وجوه برجسته سفرهای ایشان است. تماس با نخبگان و کسانی که ایده های یک جامعه را طراحی می کنند نیز از شیوه های هوشمندانه رئیس جمهور برای هدایت افکار عمومی سایر کشورهاست.

آقای احمدی نژاد همچنین علاقه ویژه ای به ایرانیان خارج از کشور دارند و به اتباع کشورمان بسیار احترام می گذارند. این در حالی است که در تبلیغات دور اول انتخابات ریاست جمهور سال 84 برخی جریانات داخلی دائما تلاش می کردند ایرانی های خارج از کشور را بترسانند و چهره رئیس جمهور را خشک و بی علاقه به هموطنان جلوه دهند.

اگر از زاویه مردم آمریکا به احمدی نژاد نگاه کنیم، چه خواهیم دید؟
ببینید ما باید توجه کنیم که چه کسی توانایی تاثیر گذاری بیشتری روی افکار عمومی مردم آمریکا دارد. غرب از ابزار قدرتمند رسانه و حتی وسایل دیگری در فضای دیپلماسی عمومی برای شکل دادن به افکار عمومی استفاده می کند. مثلا صنعت سینما در غرب و بویژه آمریکا ابزاری در اختیار حاکمیت برای شکل دادن به افکار عمومی است تا جوامع اسلامی را خطرناک نشان دهد و بگویند امنیت مردم آمریکا از طرف مسلمانان تهدید می شود. در چنین شرایطی باید ببنیم تاثیر گذاری اینها در ذهن مردم برای ایجاد تصویر مخدوش از احمدی نژاد و جمهوری اسلامی چقدر بوده است. دشمنان ما که کارشان را مستمرا انجام می دهند و فضای بسیار سنگین و تاریکی را نسبت به نظام ما و بویژه دکتر احمدی نژاد ایجاد می کنند. کاری که ما در مقابل باید انجام بدهیم، شکستن فضاست. راهش هم این است که با مردم امریکا و غرب ارتباط مستقیم برقرار کنیم و سعی کنیم تمام سوالات را مستقیما پاسخ دهیم تا خودشان قضاوت کنند. به همین دلیل رئیس جمهور در 8 بار حضور خود در آمریکا تلاش کرده است تا نهایت بهره را از رسانه های غربی ببرد و به طور مستقیم با مردم آمریکا صحبت کند. بخشی از جامعه آمریکا همچنان تحت تاثیر تبلیغات سنگین صهیونیست هاست اما بخشی دیگر از مردم آمریکا به دلیل دریافت تصویری مستقیم و بی واسطه از دکتر احمدی نژاد دیدگاه هایش را اصلاح کرده است.

سخنگوی وزارت خارجه: مشایی در موضوعات مختلف صاحب نظر است/ احمدی نژاد قابل مهار نیست!

آخرین سفر رئیس جمهور به آمریکا در فضایی متفاوت انجام شد. برخلاف دفعات قبل فضای افکار عمومی آمریکا به گونه ای مهندسی شده بود که رامنی و اوبا ما بر سر حمله به ایران رقابت می کردند. همین مسئله موجب شد که رئیس جمهور با ظرافت بیشتری سخن بگوید و مواضع اصولی نظام را با بیانی نرم و متفاوت از گذشته بیان کند. این مسئله موجب شد که برخی از مخالفین رئیس جمهور در داخل شدیدا به ایشان حمله و احمدی نژاد را به انفعال و وادادگی متهم کنند. بدترین حملات هم از جانب حسین شریعتمداری و روزنامه کیهان صورت گرفت تا جایی که این فرد در توهینی آشکار، رئیس جمهور را با عطا الله مهاجرانی مقایسه کرد و گفت چون آمریکا احمدی نژاد را کاره ای نمی داند به پیشنهاد مذاکره او اهمیت نداد! در حالی که رئیس جمهور به هیچ وجه پیشنهاد مذاکره نداده بود و حسین شریعتمداری علنا دروغ می گفت. با این وجود وزارت خارجه هیچ واکنش درخوری از خود نشان نداد، لااقل از شخص شما انتظار می رفت که موضع بگیرید. من تنها دیپلماتی را که دیدم از رئیس جمهور حمایت و مواضع وی را تببین کرد، آقای ناصر نوبری – آخرین سفیر جمهوری اسلامی در شوروی سابق - بود که یادداشت نوشتند و جواب کیهان رادادند و اتفاقا موثر هم بود و بعد از یادداشت ایشان فضا عوض شد. چرا در این مسائل وارد نشدید و مواضع رئیس جمهور را تبیین نکردید؟
ببینید، جامعه ما یک جامعه آزاد است و شاهد هستیم که رسانه های ما به راحتی دیدگاه های مختلف را بیان می کنند. اما گاهی اوقات در نهایت بی انصافی به مقامات عالی رتبه کشور حمله می کنند. در جامعه آزاد ایران مردم به راحتی در خصوص منطق مخالفان و موافقان رئیس جمهور قضاوت می کنند. دکتر احمدی نژاد خودش یک رسانه است و اصلا اینطوری نیست که ایشان دیدگاه خودش را مطرح نکرده باشد و مردم هم ندانند که رئیس جمهور چه گفته است و فضای مبهمی بوجود آید که در نتیجه نقطه نظر یک فرد به گزاره حاکم بر افکار عمومی تبدیل شود. ما به عنوان دستگاه سیاست خارجی هیچوقت سکوت نکرده ایم. از آنچه به سیاست های کلان نظام و سیاست خارجی دولت مربوط می شده همواره دفاع کرده ایم.

ببینید ما معمولا وقتی به همراه رئیس جمهور به سفر می رویم، مصاحبه نمی کنیم چون همه تریبون ها باید متوجه ایشان باشد. اما از آنجایی که این فضای نادرست ایجاد شده بود، ینده با شبکه العالم مصاحبه کردم و توضیح دادم که اصلا بحث مذاکره با آمریکا وجود ندارد و این مصاحبه به طور کامل منعکس شد.

خب من می توانم به عنوان یک خبرنگار به شما بگویم صبحت های شما هیچ تاثیری نداشته است؟ ببینید یک هجمه بسیار سنگینی ایجاد شد، صحبت های رئیس جمهور را تقطیع کردند و به خصوص کوشیدند در میان جوانان انقلابی جریان سنگینی علیه رئیس جمهور راه بیاندازند. کیهان به عنوان یک رسانه حکومتی به شدت به رئیس جمهوری که در سفر خارجی است توهین کرد اما وزارت خارجه تنزه طلبی را به اوج رساند و اصلا وارد میدان نشد! حتی یک کارشناس وزارت خارجه هم نیامد یک یادداشت در تبیین مواضع رئیس جمهور بنویسد! فقط آقای نوبری که فکر می کنم الان هم در وزارت خارجه نباشد، یادداشت نوشت و مصاحبه کرد.
به نظر من شیوه های این قبیل رسانه ها درست نیست. ما قبلا هم انتقاداتی نسبت به موضع گیری های کیهان داشته ایم. البته فقط این رسانه نیست که مشکل دارد و برخورد های نادرستی از خود بروز می دهد. بالاخره رسانه ای که مدعی است به جریان مذهبی و اخلاقی وصل است و می گوید از علمای اخلاق بهره می برد، نباید به راحتی تهمت بزند. برخی ها فکر می کنند معنی کار سیاسی این است وقتی به یک نقطه نظر می رسند، باید به هر قیمتی آن را منتقل و حاکم کنند. این ضعف بزرگی است. ما نباید شخصیت های کشور را به همین راحتی تخریب کنیم. اگر انتقاد داریم، باید بگوییم و آقای احمدی نژاد هم کسی است که از انتقاد استقبال می کند. وقتی ایشان این روحیه را دارد ما هم باید انتقاداتمان را صریحا مطرح کنیم. پس چرا اتهام می زنیم و توهین آمیز رفتار می کنیم؟ شخصیت های اصلی کشور سرمایه های کشورند. آقای احمدی نژاد یک ظرفیت عظیم برای کشور است. دولت ایشان بعد از چند ماه به اتمام می رسد اما ظرفیت های آقای احمدی نژاد حلال مشکلات کشور خواهد بود.

به نظر شما در تضعیف منافع ملی و اقتدار نظام، کدام حادثه بیشتر نقش داشت؛ فتنه 88 یا منحرف نامیدن دولت از اردیبهشت سال 90 به بعد و منازعه اصولگرایان با رئیس جمهور؟
ما در وزارت خارجه عادت کرده ایم که دید ملی داشته باشیم و منافع ملی را در اولویت قرار دهیم. ما هیچ کدام از این دو حرکت را به نفع منافع ملی مان نمی دانیم. اصلا ایجاد اختلاف و سیاه نمایی سم است. به خصوص که ما در اوج مبارزات خود با یک دشمن قدرتمند قرار داریم. نمی شود که در حین مبارزه آن هم در یک شرایط حساس، خودمان با خودمان درگیر شویم و به افرادی که می خواهند در خط مقدم با دشمن قدرتمند بجنگند، سنگین ترین ضربات را وارد کنیم.

من فکر می کنم فتنه 88، فتنه خطرناکی بود چرا که برای اولین بار دشمنان ما امیدوار شدند که می توان از طریق اختلافات درونی به نظام ضربه جدی وارد کرد. به هر حال با تدبیر رهبر معظم انقلاب و حضور مردم در صحنه این دوره را طی کردیم ولی در شرایطی کنونی که در ظاهر دیگر کسی در مقابل ما نیست، ممکن است ضرباتی که دوستان به یکدیگر وارد می کنند، خیلی دردناک تر باشد. یک موقع در برابر شما دشمنی ایستاده که موضعش معلوم است، چنین دشمنی چندان خطرنات به نظر نمی رسد اما زمانی که همه با هم هستیم و در یک جبهه می خواهیم با یک دشمن قدرتمند مبارزه کنیم، رفتن به سمت مباحثی که می تواند جبهه ما را از داخل تضعیف کند، حرکت بسیار خطرناکی است.

رهبر معظم انقلاب طی یک سال و 9 ماه گذشته بارها بر عدم القای حاکمیت دوگانه و وجود شکاف بین مسئولان تاکید کرده اند. با این وجود برخی ها به هر علتی اصرار بر القای وجود شکاف در حاکمیت دارند. به نظر شما القای حاکمیت دوگانه از سوی داخلی ها حامل چه پیامی برای دشمن خارجی، مشخصا انگلیس است و اصولا با چه انگیزه ای انجام می شود؟
ببینید دولت نباید تضعیف شود چرا که هرچه دولت قدرتمند تر باشد، بهتر می تواند منافع نظام را تامین کند. تذکرات رهبری هم در جهت تقویت کار دولت است تا مقتدرانه عمل کند. نمی دانم با چه انگیزه ای بعضی وقت ها شاهد هستیم که عده ای به دنبال القای این مطالب هستند. در صورتی که وقتی از بالا به صحنه نگاه می کنیم متوجه می شویم که این رفتار ها به نفع نظام نیست و مثل سم عمل می کند. به هیچ وجه نباید ضعفی ایجاد کنیم که دشمن از این ضعف به عنوان فرصت استفاده کند و به طمع بیفتد. اگر این رویه ادامه داشته باشد منجر به بی اعتباری دولت می شود، دولتی که بی اعتبار باشد، اقتدارش را از دست می دهد و وقتی اقتدارش را از دست داد قدرت دفاع از منافع ملی را نخواهد داشت.

خیلی ها می گویند روش احمدی نژاد بویژه در سیاست خارجی، یک روش خاص است. شما چه فکر می کنید؟
صحنه سال 84 به دلیل حوادث دوره اصلاحات بسیار سنگین بود. دشمنان از ما تصور یک کشور خیلی قدرتمند را نداشتند و همه شرایط را برای دیکته کردن سیاست های خود مهیا می دیدند، در چینین شرایطی کسی که رئیس جمهور می شود و می گوید کل قاعده حاکم بر نظام بین الملل باید تغییر کند، باید از درون انسان بسیار قدرتمندی باشد، باید توکل بسیار بالایی داشته باشد، باید ایمان و اعتقاد فوق العاده ای داشته باشد والا این کارها از اراده یک انسان معمولی بر نمی آید. احمدی نژاد سال 84 قاعده بازی را به هم زد و گفتمان مهدویت و مدیریت مشترک جهانی را پیش چشم ملت ها قرار داد.

امروز انگار ما تازه در آغاز انقلابیم و آرمان های حضرت امام (ره) به همان بلندا و شکوه سال 57 مطرح است. زمانی که امام (ره) قیام کردند، چه کسی تصور می کرد که انقلاب اسلامی پیروز می شود و عالم را تحت تاثیر قرار می دهد؟ ما در مقطع 84 شروع جدیدی داشتیم. خیلی ها آن موقع تصورشان این بود که همه چیز از دست رفته و امکان طرح مجدد ارزش های امام (ره) و رهبری وجود ندارد. اما احمدی نژاد این دیدگاه ها را شجاعانه مطرح کرد، کسی که آمادگی دارد در چنین شرایطی سختی این سخنان تعیین کننده و متفاوت را مطرح کند، قطعا از نظر اندیشه بلندی دارد.

 

مخالفان، احمدی نژاد را متهم می کنند که چندان از بیداری اسلامی حمایت نمی کند یا به آن بی اعتقاد است. اساسا پیروزی احمدی نژاد در بیداری اسلامی چه نقشی داشت؟
من فکر می کنم بعضی وقت ها رقابت های سیاسی جریانات داخلی از آن حد و چهارچوب پذیرفته شده و استاندارد تجاوز می کند و به برخی از مسائل مهم خدشه وارد می شود. ما هر چیزی را باید درست ارزیابی کنیم. نباید اگر انتقادی داریم، این را گسترش بدهیم به همه چیز و به همه بحث ها ارتباط بدهیم. دکتر احمدی نژاد در دولت نهم و دهم بحث احیای ارزش های انقلاب را توانست به خوبی دنبال کند و این مسئله کاملا ملموس است. احیای ارزش های اسلامی در ایران باعث شد موجی در کشور های منطقه ایجاد شود. این مسئله را می توان از ابراز علاقه ای که مردم منطقه به جمهوری اسلامی و مسئولین نظام داشتند، فهمید. استقبال مردم از سفر رئیس جمهور به لبنان، آفریقا و آمریکای لاتین گواه این مطلب است. مردم در نقاط مختلف دنیا احساس می کردند یک نفر پیدا شده است که خیلی شجاعانه علیه ظالمان موضع می گیرد و ترسی هم به دل راه نمی دهد. احمدی نژاد و سیاست خارجی دولت های نهم و دهم اثری جدی بر شکل گیری بیداری اسلامی داشته است.

اما در خصوص اینکه ما تحولات منطقه را چگونه ارزیابی کنیم و ریشه اش را چه بدانیم، من فکر می کنم همه ما یک حرف را می زنیم اما با واژگان مختلف. در اینکه مردم در منطقه متحول شده اند، تردیدی نیست. ما این تحول را بیداری می دانیم چون احساس می کنیم مردم پس از سالیان دراز برای احقاق حقوق خود وارد میدان شده اند. حالا اینکه انگیزه های این بیداری چیست، باید بگویم انگیزه ها در کشورهای مختلف، متفاوت است. ما نمی توانیم بگوییم وضعیتی که در تونس، مصر یمن، بحرین و جاهای دیگر بوجود آمده عینا شبیه انقلاب اسلامی است.

قبول دارید در داخل خیلی انتزاعی و بر اساس پیش فرض های کاذب با پدیده بیداری اسلامی برخورد می شود؟
هر کسی که مطابق با واقعیت، رخدادها را تحلیل نکند، به خطا خواهد رفت. من می گویم باید مشترکاتمان را تقویت کنیم. طبیعی است که وقتی اکثریت مردم گرایش به اسلام دارند، بیداری شان هم اسلامی است. حرکت هایی که در برخی از این کشور ها به نتیجه رسید، نشان داد اکثریت مردم از جریانات اسلامی حمایت می کنند. در تونس مجلسی که تشکیل شد اسلام گرایان بیشترین رای را آوردند. در لیبی مردم توانستند کشور را در دست بگیرند و رهبر مبارزین لیبیایی گفت که شریعت اسلامی باید مبنای کار باشد و با الله اکبر پیروزی را جشن گرفتند. اکثریت اعضای مجلس موسسان مصر را اسلام گرایان تشکیل می دهند.

شما سلفی ها را هم اسلام گرا می دانید؟
ما هر تفکری را که معتقد است اسلام باید مبنای اداره کشور باشد و ارزش های اسلامی حاکم شود، جریان اسلامی می دانیم. اینکه مثلا فرق اخوان با سلفی ها چیست، بحث حاشیه ای است. منظور ما در اینجا جریان عمومی است که ملت ها دنبال می کنند. مردم کشورهای منطقه طالب ارزش های اسلامی هستند و در این دسته بندی ها جا نمی گیرند. ممکن است در مقطعی، یک جریان سیاسی خود را سلفی معرفی و سیاست هایی را تعقیب کند اما بدنه مردم خارج از این موضوعات سیاسی، فقط اسلام را می خواهند. البته مشکلات زیادی دارند.

یادم هست برکناری حسنی مبارک همزمان شد با شب 22 بهمن و سالگرد پیروزی انقلاب. آن شب ما سفرای خارجی و خانواده هایشان را دعوت کرده بودیم و رئیس جمهور قرار بود سخنرانی کند. در آن جلسه من مجبور شدم چند بار با دکتر صحبت کنم و آخرین اخبار مصر را به اطلاع ایشان برسانم. ایشان همانجا به من گفتند که شما می دانید خیلی از کسانی که در تظاهرات مصر شرکت می کنند، صلیب گردنشان است؟ نگاه دقیق رئیس جمهور را ببینید! معنی اش این است که جمعیتی که در مصر خواهان تغییر است، کاملا متکثر است. بعضی ها منظورشان این است که وقتی می گوییم بیداری اسلامی یعنی مثل جمهوری اسلامی ایران 99 درصد مردم کشورهای انقلاب کرده پشت اسلام هستند! خب این تصور درست نیست و باید شرایط هر کشور را در نظر گرفت. در حالی که دیدیم اختلاف اسلام گرایان و ملی گرایان در مصر بسیار شدید و آرای آن ها در انتخابات ریاست جمهوری بسیار به هم نزدیک بود. دیدگاه دکتر احمدی نژاد از اول همین بود که شرایط هر کشور در نظر گرفته شود.

وقتی به سفارت انگلیس حمله شد شما چه حسی داشتید؟
خب اعتراض مردم قابل درک بود. انگلیس برای سالیان طولانی علیه منافع ملی ما فتنه انگیزی کرده بود و مردم ما عصبانی بودند، به خصوص اینکه در مسئله تحریم بانک مرکزی انگلیس پیشتاز این حرکت شد و گوی سبقت را از آمریکایی ها ربود. طبیعی بود مردم ناراحتند و مجلس هم به همین دلیل طرح کاهش رابطه با انگلیس را تصویب کرد. اما حمله به سفارت و بالا رفتن از دیوار به هیچ وجه قابل پذیرش نبود.

احمدی نژاد در دیدار های خصوصی با مسئولان وزارت خارجه در این باره اظهار نظری نکرد؟
این اتفاق در سالگرد شهادت دکتر شهریاری اتفاق افتاد و از آنجایی که آقای صالحی به شدت علاقه مند به شهید شهریاری بود – چون شهید شهریاری دانشجوی ایشان بود – از من خواستند در مراسم سالگرد ایشان شرکت کنم. اواخر مراسم بچه های خبرنگار آمدند و گفتند عده ای وارد سفارت انگلیس شده اند. ساعت 4 بعد از ظهر بود که ما رسیدیم وزارتخانه و شورای معاونین را تشکیل دادیم. همان موقع برای هماهنگی با شورای عالی امنیت ملی و دفتر رئیس جمهور در تماس بودم. موضع آقای رئیس جمهور این بود که ما به هیچ وجه نباید حریم سفارتخانه ها را نقض کنیم و این حرکت خوبی نیست و چهره خوبی از کشور ما نشان نمی دهد. رئیس جمهور از این اتفاق ناراحت بود.

احمدی نژاد را چطور می شود مهار کرد؟
شجاعت احمدی نژاد را نمی شود مهار کرد. احمدی نژاد نمونه ای از بچه های انقلاب و فرزندان امام (ره) و رهبری است. امام فرزندانی تربیت کرده که در راه آرمانها شجاعانه می ایستند و حرف می زنند. دکتر احمدی نژاد در عین شجاعت بسیار زیرک و با تدبیر است، به همین دلیل است که خط رهبری را با اقتدار تمام ادامه می دهد. احمدی نژاد کسی است که خودش را با ظرفیت های انقلاب تطبیق داده و لاجرم همواره افق های بلند را پیش روی خود می بیند. شما تصور کنید مطرح کردن آرمان مهدویت چه توکل بالایی می طلبد؟