راست سنتی اولین طبقه ای است که اتهام انحراف را به دولت زد و تمام توان خود را برای کوبیدن احمدی نژاد به کار گرفت / صدا و سیما با غیرعقلانی کردن فضای جامعه بزرگترین نامردی را در حق احمدی نژاد کرد / رای جامعه به روحانی به معنی نه گفتن به راست سنتی بود که قصد داشت خودش را بازسازی کند.

پایان دوران هشت ساله دولت های نهم و دهم فرصت مغتنمی است تا به مرور عملکرد اقتصادی و اجتماعی دولت وی بپردازیم. در همین راستا دیدگاه دکتر ابراهیم فیاض را درباره گرایش رئیس جمهور به اقتصاد صنعتی در برابر اقتصاد تجاری جویا شده ایم.

 به نظر شما با توجه به نتایج انتخابات، کشور به سمت اقتصاد تجاری خواهد چرخید یا رویکرد اقتصاد صنعتی را ادامه می دهد؟
به نظر می رسد اقتصاد تجاری به پیش خواهد رفت. چون اقتصاد تجاری وابسته به طبقه اقتصادی راست سنتی است. خواستگاه اصلی آقای روحانی راست سنتی است. اگر چه با راست مدرن هم ارتباط دارند. در واقع نقطه عزیمت آقای روحانی راست سنتی و به طور مشخص جامعه روحانیت است.

ساختار این طبقه اقتصاد بازرگانی است.  طبیعی است در چنین حالتی صنعت رشد نمی کند چون اقتصاد صنعتی جراحی می خواهد. دکتر احمدی نژاد می خواست این کار را انجام دهد و اقتصاد صنعتی را به یک سود آوری برساند. طبیعتا راست سنتی با این مسئله مقابله کرد.

 به نظر شما در دولت آینده وزارت بازرگانی احیا خواهد شد؟
یقینا این گونه است. اگر شما دقت کنید در دروه کارگزاران نیز همینگونه بود. مبنای حرکت اقتصادی کشور در دوره آقای هاشمی تجارت بود. صنعتی شدن به معنای عبور از طبقه راست سنتی است تا به یک جامعه ای که در آن عقلانیت و علم حاکم باشد برسیم. به همین خاطر قشر سنتی به خاطر منافع مالی موجود در اقتصاد تجاری مخالف این تغییر هستند.

 با توجه به اینکه اقتصاد تجارت محور به قدرت رسیده است یکی از مهم ترین لوازم این نوع اقتصاد حل شدن در اقتصاد جهانی است...
اگر ما به سمت انقلاب صنعتی حرکت نکنیم جامعه دچار بحران می شود. البته عملکرد آقای احمدی نژاد در ایجاد اقتصاد صنعتی قابل برگشت نیست. شما نمونه هایش را در ساخت کارخانه های زیربنایی، جاده ها و تولیدات در برق، سیمان، فولاد و پترشیمی یا افزایش سطح علم و فناوری و علوم با فناوری بالا نظیر نانو و هوا فضا و افزایش دانشجویان مقطع دکتری مشاهد می کنید.
اما متاسفانه صدا و سیما با غیرعقلانی کردن فضای جامعه بزرگترین نامردی را در حق احمدی نژاد کرد و نگذاشت کارهایی که انجام می شد انعکاس داده شود. به همین خاطر سخنان چند شب پیش رهبری در دیدار با هیئت دولت احمدی نژاد بسیار مهم بود. شما تصور کنید این خدمات را هر دولت دیگری انجام می داد صدا وسیما چه تبلیغات گسترده ای که به راه نمی انداخت.
از این منظر انقلاب صنعتی که در کشور صورت پذیرفته است و رهبری ناظر و هدایت گر این پیشرفت بودند، قابل برگشت نیست. این حرکت اقتصادی کشور باید به جلو برود چون اگر این حرکت متوقف شود یا به عقب برگردد نتیجه ای جز بحران عظیم داخلی ندارد. اتفاقا در آینده آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور منتخب ناگزیر خواهد بود از ساختار راست سنتی عبور کند و به راست مدرن برسد. این مسئله عامل وحشت راست سنتی است. ساختار دولت آینده باید از ظرفیت انقلاب صنعتی که در دولت احمدی نژاد آغاز شده است استفاده کند.

 ویژگی راست مدرن چیست که دولت آقای روحانی باید به خاطر آن از راست سنتی عبور کند؟
عقلانیت ابزاری، دانش محوری، ابزار محوری و یک نوع محافظه کاری شدید برای ارتباط با بازار جهانی. چون وقتی انقلاب صنعتی رشد می کند نیاز به یک بازار جهانی دارد. برای دست یافتن به بازار جهانی نیاز به یک محافظه کاری شدید وجود دارد. در این مسائل شلوغ بازی و انقلاب معنا و مفهوم ندارد. منظورم این است در حرکت به سمت راست مدرن، حرکت آرام و رو به جلو موضوعیت دارد نه اقدامات جهشی. به همین خاطر به سمت اعتدال صنعتی و نه یک اعتدال تجاری حرکت خواهند کرد.

 پس شما معتقدید که مردان اقتصادی روحانی به سوی اقتصاد صنعتی حرکت خواهند کرد؟
مجبور هستند چرا که در غیر این صورت دچار بحران می شوند. مشاهده کردیم که راست سنتی تمام توان خود را برای کوبیدن احمدی نژاد به کار گرفت و در انتخابات ریاست جمهوری از آقای ولایتی حمایت کرد. دکتر ولایتی در نظر داشت بزرگترین ساختار اقتصاد تجاری در کشور را تاسیس کند. نحوه برخورد آقای ولایتی با مسائل هسته ای به شدت محافظه کارانه و مشابه نهضت آزادی بود. شما دیدید راست سنتی قم و تهران از ولایتی حمایت کردند تا در برابر انقلاب صنعتی ایستادگی کنند. نتیجه اش هم این شد که آرا کمی نصیب راست سنتی شد. حتی نتوانستند بخشی از آرای نیروهای جوان مذهبی را به دست بیاورند. 
 

سابقه تاریخی نشان داده است وزارت بارگانی از ابتدای انقلاب اسلامی به غیر از دولت نهم و دهم دست موتلفه بوده است.

بله همینطور است. این تفکرات انقلاب صنعتی تولید نخواهند کرد.  راست سنتی مشکلش با احمدی نژاد همین بود و می خواست دولت را بعد از احمدی نژاد به دست بگیرد. ولی یکباره با پیروزی آقای روحانی همه چیز از دستش در رفت. پایین ترین آرا متعلق به آقای ولایتی بود. رای جامعه به روحانی به معنی نه گفتن به راست سنتی بود که قصد داشت خودش را بازسازی کند. البته راست سنتی دو دوسته شد، یک دسته شان به دنبال قالیباف و یک دسته دیگر به دنبال ولایتی بود. بخش اصیل راست سنتی به دنبال آقای ولایتی بود.

 اگر چنین اتفاقی بیفتد عبور دولت آقای روحانی از راست سنتی به راست مدرن دچار مشکل یا وقفه نمی شود؟
ممکن است مجبور شوند تجارت را روی صنعت بنا کنند. یعنی بخواهند صنعت را فعال کنند و عقلانیت صنعتی را ترویج دهند و اقتصاد تجاری را مکمل اقتصاد صنعتی قرار دهند. به عبارتی کل سیستم دولت روحانی روی صنعت بنا شود. من با توجه به شناختی که از دو طیف اصول گرا و اصلاح طلبی که به روحانی رای داد دارم، می گویم روحانی به شدت به دنبال اقتصاد صنعتی خواهد بود.

 حرکت دکتر روحانی در مسیر انقلاب صنعتی ناشی از اقتضائات و اجبار زمانه است یا به خاطر توده هایی که به ایشان رای دادند؟
هر دو زمینه در هم تنیده هستند. روحانی اگر به این سمت حرکت نکند دچار بحران می شود. جامعه ای که حرکتش رو به جلو است را نمی توان متوقف کرد. شما دقت کنید مشارکت در انتخابات چقدر بالاست. بالای 70 درصد مردم در شرایط تحریم های گسترده و گرانی در انتخابات شرکت می کنند. یعنی مردم مشروعیت کلان نظام را قبول کردند. این درصد مشارکت نشان می دهد که مردم جهت کلی مسیر نظام را قبول دارند.

مردم می خواهند کشور رشد کند و صنعتی شود. کسی نمی تواند این را بر گرداند. همین اواخر اعلام شد طراحی هواپیمای جت 150 نفره به پایان رسیده است. این انقلاب صنعتی و علمی را نمی شود متوقف کرد.

 به نظر شما چه زمینه هایی باعث پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری شد؟
عرفان گرایی احمدی نژاد در این مسئله تاثیر گذار بود. اقتصاد صنعتی نیاز به یک عقلانیت ویژه دارد اما با طرح مسئله انسان گرایی توسط احمدی نژاد فضا  تند شد.  رقبای دکتر احمدی نژاد از این مسئله سوء استفاده کردند و اتهام انحراف را به احمدی نژاد زدند. وقتی مسائل عرفانی مطرح شد، جنبه تاویلی عرفان برجسته شد. در نتیجه عقلانیتی که محور و نیاز اصلی انقلاب صنعتی بود آسیب دید.

از این منظر ملاحظه می کنید که راست سنتی و بازار، اولین طبقه ای است که اتهام انحراف را به دولت زد و برای جا انداختن آن در جامعه سرمایه گزاری وسیعی انجام داد. این طبقه یک نوع اشرافیت فقهی را در ذات خود دارد و به هیچ وجه طرح عرفان در جامعه را تحمل نمی کند.  به همین خاطر مبنا را گذاشتند که این دولت انحرافی است. خود به خود نتیجه این دعوا باعث شد آن ساختار عقلانیت علم محور متزلزل شود.

محمود رضا فرقانی