اگر کسی در خارج از ایران آشنایی اندکی به رویکردهای انقلاب اسلامی و ماهیت مبارزه محور آن داشته باشد، طراحان پروژه حذف شعار مرگ بر آمریکا در داخل ایران را ریشخند خواهد کرد چه برسد به مردمی که که در داخل کشور و با نظام اسلامی زندگی می کنند و به این مفاهیم آشنایی چند ده ساله دارند

جواهر لعل نهرو در کتاب "نگاهی به تاریخ جهان" آنجا که قصد دارد مضمون اقدامات کمال پاشا یا همان آتاتورک معروف در فرایند لائیک سازی ترکیه و جداسازی مردم این کشور از اسلام و هویت خود را توصیف کند، می گوید:

"او، کار خود را با یک اقدام کوچک که در عین حال بسیار مشخص و پرمعنی بود شروع کرد. یعنی به کلاه "فینه" حمله برد. کلاه فینه مظهر و نشانه ای برای فرد ترک و تا اندازه ای مظهری برای یک فرد مسلمان بود... او بالاخره قانونی وضع کرد که بر سر گذاشتن فینه، جرم و خیانت شمره می شد. کمال پاشا با حمله به کلاه فینه در واقع مفاهیم بزرگتری را که فینه نماد آن بود مورد هجوم قرار داد..."

ماجرای "حذف شعار مرگ بر آمریکا" و "حذف شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه" چند مدتی است که از گوشه و کنار در حال طرح است و علی الظاهر نیز کسانی در میان متقدمین و متأخرین انقلاب در حال پیگیری آن هستند.

البته آنها در این قضیه دلایل آشکار غلط، عجیب و نامستندی مثل نظر موافق امام راحل پیرامون حذف این شعارها! را نیز به میان آورده اند و از طرح حرف دلشان در این باره به هر دلیلی استنکاف می کنند.

حرف دلی که منشقّ از خط سازش است و می کوشد تا با پیگیری حذف شعارهای مبنایی انقلاب اسلامی، ریل هایی هموارتر و تمیزتر را در مقابل خط سازش بگستراند.

فرجام این بازی اما از هم اکنون مشخص است.

 

*آرزوی ناممکن!

حذف شعارهای مبنایی از ساحت انقلاب اسلامی به ده ها دلیل ممکن نیست و خواهندگان آن ره به ناکجا می برند. جوانان کشور، هم اکنون به مدد دوراندیشی رهبر فرزانه انقلاب در عرصه آفند و پدافند نرم، حساس شده اند و هر حرکتی نظیر این حرکات در رصد آنها قرار دارد.

تفکر انقلابی در کشور، رویش ها و گسترشی بسیار بیشتر از تفکر سازشکار داشته است. و از همه مهمتر اینکه مردم ایران با مقاومت های خود و حضور همیشه در صحنه، نشان داده اند که انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را همانگونه که هست می پسندند و دوست دارند نه به صورتی بزک کرده و آنگونه که طرفداران سازش با آمریکا می خواهند.

البته اینها فقط چند دلیل از صدها دلیل ناممکن بودن پروژه تغییر هویت انقلاب اسلامی و تحمیل سازش به مردم ایران است.

همچنین باید به این حقیقت مهم نیز اشاره کرد که "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر ضد ولایت فقیه" نه تنها اجزائی الصاق شده به ساحت انقلاب اسلامی نیستند بلکه جزء لایتغیّر آن محسوب می شوند.

در واقع اگر کسی در خارج از ایران آشنایی اندکی به رویکردهای انقلاب اسلامی و ماهیت مبارزه محور آن داشته باشد، طراحان پروژه حذف شعار مرگ بر آمریکا در داخل ایران را ریشخند خواهد کرد چه برسد به مردمی که که در داخل کشور و با نظام اسلامی زندگی می کنند و به این مفاهیم آشنایی چند ده ساله دارند.

*طالب و مطلوب؛ هر دو در موضع ضعف!

با تمام این اوصاف اما نباید از یاد برد که "خواهندگان حذف" علیرغم آنکه دلایل زیادی برای شکست پروژه آنها وجود دارد اما از پای نخواهند نشست.

میل هجوم آنها که البته از سمت شعارهای انقلابی و هویتی ما آغاز شده است، می رود تا به سمت "موانع بزرگ" کج شود.

همان "موانع بزرگتری" که 35 سال است نگذاشته اند انقلاب اسلامی از خط اصلی خود خارج شود. موانعی که در فتن زمانه، ایران اسلامی و مردمش را از خطرات بزرگ و سقوط به پرتگاه ناامنی نجات دادند و همان موانعی که البته سدّ راه مذاکره بی چون و چرا، اقدامات نابجا و نرمش ذلیلانه در مقابل آمریکا هستند.

"تمنّاکنندگان سازش" اگرچه به بهانه منها کردن شعارهای انقلابی به میدان آمده اند اما راه آنجا منجر به هجوم به سوی همین "قلعه های حصین" است.