از میان فقهای شیعه، امام خمینی(ره) نخستین فقیه شیعی است که موفق به کسب قدرت سیاسی و تشکیل دولت شده است. آموزه های فقهی_دینی به عنوان خاستگاه فکری امام تاثیر ویژه ای در شکل گیری سیاست خارجی او داشته است.

برای فهم درست و دقیق مواضع وی در خصوص سیاست خارجی او باید کمی به عقب تر و به ریشه های اندیشه ای او بازگردیم. یکی از قواعد فقهی جدی در اسلام در خصوص مواجهه با "غیر" تولی و تبری است. تولی و تبری از مفاهیم بنیادی اندیشه سیاست خارجی امام خمینی نیز به حساب می آید. رویکردهای "روابط برادرانه با کشورهای اسلامی، روابط خصمانه با کشورهای متخاصم و سلطه طلب، برائت از مشکرین، فتوای قتل سلمان رشدی، و شعار محو اسرائیل" و به طور کلی اندیشه ی مبارزه با شرک و کفر در سراسر عالم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از پیامدهای طبیعی این قاعده فقهی است. هرچند که ادبیات و جسارت امام خمینی در طرح و تئوریزه کردن آن در جامعه اسلامی خود جایگاه به سزایی دارد.

خداوند در آیاتی از کلام الله مجید به صراحت به تبری جستن از دشمنان حکم می دهد که برای نمونه به چند آیه در اینجا اشاره می کنیم :
سوره ممتحنه ایه 13: پیروی نکنید و والی قرار ندهید کسانی را که خدای تعالی بر آنها غضب کرده است.

سوره مجادله آیه 22: هرگز چنین نخواهید یافت، مردمی که ایمان به خدا و روز قیامت آورده اند، دوستی با دشمنان خدا و رسول کنند، هرچند آن دشمنان، پدران و پسران و یا برادران و یا خویشاوندان انها باشند. این مردم پایدارند، خدا بر دلهایشان نور ایمان را نوشته و به روح قدس الهی ان ها را موید و منصور گردانیده و انان را در قیامت و به بهشتی داخل کند که نهر ها زیر درختانش جاری است و جاودان در ان جا از نعمت های الهی بهره مند هستند و خدا از آنها خشنود و آن ها هم از خدا خوشنودند. اینان به حقیقت حزب خدا هستند.
حضرت صادق می فرماید : هرکس کافری را دوست بدارد، پس او کافر است. آیات فوق و بسیاری از آیات دیگر در کلام الله مجید و روایاتی که در تفسیر این آیات آمده است گواه چیزی نیست مگر یک اصل اصیل و آن هم تعیین موضع نسبت به معاندین و مشرکین. برای روشن شدن بحث ابتدا تعریف کوتاهی از تولی و تبری ارائه می دهیم.

تولی

تولی با واژه ولی، ولا، ولایت و مولی هم خانواده است. معنای اصلی این واژه قرار گرفتن چیزی در کنار چیز دیگر است. آنچه از تدبر در آیات و روایات به دست می آید وجود دو نوع ولایت مثبت و منفی از نظر اسلام است.
مثبت و منفی به این معنی که، مسلمانان ماموریت دارند نوعی ولا را نپذیرند و از طرف دیگر دعوت شده اند که ولا دیگری را دارا باشند. پس به طور کلی تولی به معنای پذیرش ولایت است.

تبری

به معنای دوری جستن از یک چیز و حالت و بری بودن از شی مخصوص است. در فرهنگ مذهبی و عقیدتی اسلام، منظور از آن کینه داشتن نسبت به دشمنان خدا و پیامبران و دشمنان ملائکه الله و ائمه مومنین و دوری جستن از آنان است.

جهت گیری توحیدی اندیشه سیاسی امام خمینی دشمنی با اسرائیل را در راستای دشمنی با کفاری می داند که مومنان را از خانه و کاشانه خود بیرون رانده اند. دشمنی با نظام های حاکمی که با اسرائیل و آمریکا، ولایت و دوستی داشته باشد را برگزیده است. به طور کلی برائت از مشرکین و منافقین را در سطح جهانی تعریف میکند. لازمه آن را حضور در یک مبارزه ی دائمی می دانند. و در واقع مساله او وی مبارزه با امریکا به عنوان یک کشور نیست بلکه به گفته خودشان : * اين نزاع و مبارزه اي كه الآن بين كفر و اسلام است، اين منازعه بين ما و آمريكا نيست، بين اسلام است و كفر. و آمریکا و اسرائیل و عربستان و همه ی متحدینشان نماد این کفر جهانی هستند.
حضرت امیر در نهج البلاغه می فرمایند: " کونوا للظالم خصما و للمظلوم عوناً " یعنی دشمن ستمگران باشید و طرفدار مظلومان.

مبارزه که یکی از مفاهیم اصلی و کلیدی در اندیشه امام خمینی است ذیل همین اصل فقهی یعنی تبری تعریف می شود
امام وقتی وارد مرحله مبارزه با کفر می شود صلح میان اسلام و کفر را بی معنا می داند. باور عمیق امام به حقانیت جمهوری اسلامی ایران، او را در دفاع از انقلاب ملت ایران راسخ تر می کرد. بنا به همین اعتقاد هم جمهوری اسلامی در برابر همه قدرت ها ایستاده است. سلطه گران عالم نیز با این جمهوری، از آنجایی که برنامه اش پیاده کردن اسلام است و اسلام برای جلوگیری از ظلم و ستم و تعدی و چپاول آمده است، مخالف اند و نزاع دقیقا از همین نقطه آغاز می شود. ستیزه جویی امام با ابر قدرت ها بر اساس مواجهه آشتی ناپذیر اسلام و کفر و الگو پذیری از جنگ های رهایی بخش پیامبر با کفار جزیره العرب است.
با رویکرد فقهی– دینی حاکم بر اندیشه امام، آمریکا شیطان بزرگ، دشمن اسلام و ملل محروم و مستضعف جهان و دشمن ملت ایران است. اشغال سفارت امریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام و حمایت قاطع امام خمینی از این اقدام، گامی دیگر از این اقدام ستیزه جویانه امام با آمریکا بود. وقتی امریکا با پذیرش تحقیر و شکست ابر قدرتی خود، اعلان قطع رابطه با ایران نمود، امام از این قطع رابطه استقبال کرد و گفت:
" آمریکا دشمن ما است، ما اگر محتاج به او باشیم برای ما سر شکستگی دارد. رابطه ما رابطه یک ظالم با یک مظلوم است..." جلد10 –ص167
یا در جای دیگری که می گویند: ایران باید تا قطع تمام وابستگی های سیاسی – نظامی – اقتصادی و فرهنگی خود از امریکا به مبارزات قاطع خود علیه این جهانخواران بی رحم ادامه دهد _(صحیفه – جلد 12- ص147)
امام خمینی بر آشتی ناپذیری ایران و آمریکا، حتی اگر به قیمت فنای ایران باشد، تاکید می کند. که : ایران دستش را پیش آمریکا ان شالله تا ابد دراز نمی کند، ولو اینکه فانی شود. آنها گمان می کنند ما برای فرض کنید – یک نفت و یا برای چیزی تسلیم آمریکا می شویم، در صورتی که نه، ما تا فنای خودمان تسلیم دیگر نمی شویم.... آمریکا هم در جاهای دیگر – افغانستان – ویتنام و... امتحان خود را پس داده است... ( صحیفه امام خمینی جلد 18 – ص140)
رویکرد آمریکا ستیزی در اندیشه امام خمینی، فقط و فقط با فرض نبرد دائم حق و باطل، قابل تیین است. همین مظلومیت ملل مستضعف جهان و ظلم ابر قدرت قرن و ندای مبارزه جویانه ملت ایران در مقابل امریکا، ایران را به کانون محاسبات جهانی تبدیل کرده است.

*فاطمه فلاح نژاد*