34 سال پیش در چنین ایامی ملت ایران با رهبری پیشوای بزرگ خود حضرت امام خمینی(ره) مسیر و گفتمان جدیدی در تاریخ ایجاد كرد. انقلابی كه در همان بدو پیروزی، سران استكبار را به وحشت انداخت به گونه‌ای كه نخست‌وزیر رژیم غاصب صریحاً اعلام كرد كه "انقلاب اسلامی به‌مثابه زلزله‌ای است كه بزودی نه تنها خاورمیانه بلكه جهان را به لرزه درخواهد آورد" و نخست‌وزیر وقت استعمار پیر "نگرانی از وقوع انقلاب اسلامی را بزرگ‌ترین مسأله غرب" برشمرد. آیا آنچه كه اردوگاه استكبار و رژیم‌های مرتجع و وابسته را نگران كرد ترس از قدرت هسته‌ای و نظامی ایران بوده یا ریشه در عوامل دیگری داشت؟

34 سال پیش در چنین ایامی ملت ایران با رهبری پیشوای بزرگ خود حضرت امام خمینی(ره) مسیر و گفتمان جدیدی در تاریخ ایجاد كرد. انقلابی كه در همان بدو پیروزی، سران استكبار را به وحشت انداخت به گونه‌ای كه نخست‌وزیر رژیم غاصب صریحا اعلام كرد كه «انقلاب اسلامی به‌مثابه زلزله‌ای است كه بزودی نه تنها خاورمیانه بلكه جهان را به لرزه درخواهد آورد» و نخست‌وزیر وقت استعمار پیر «نگرانی از وقوع انقلاب اسلامی را بزرگ‌ترین مسأله غرب» برشمرد.

آیا آنچه كه اردوگاه استكبار و رژیم‌های مرتجع و وابسته را نگران كرد ترس از قدرت هسته‌ای و نظامی ایران بوده یا ریشه در عوامل دیگری داشت؟

بی‌تردید «گفتمان انقلاب اسلامی» كه به‌دنبال تجدید حیات اسلام و احیای قدرت مسلمانان بوده است، باید اصلی‌ترین دلیل این نگرانی‌ها برشمرد.

اما آنچه كه رمز پایداری، مانایی و نفوذ جهانی انقلاب اسلامی بوده است، در چند عامل دیگر نیز قابل مشاهده است.

1- پیروزی مردم ایران در برابر نظام دیكتاتوری و استبدادی ستمشاهی وابسته به بیگانگان

2- استقرار نظام اسلامی مبتنی بر اسلام و مردم‌سالاری دینی

3- نقش بارز مردم در اداره امور و اتكای نهادهای قانونی مبتنی بر آرای مردم به‌صورت نهادینه شده در قانون اساسی

4- شكست ابهت و هیمنه پوشالی آمریكا پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریكا به‌دست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و افشای اسناد مداخله‌جویانه رژیم ایالات متحده به گونه‌ای كه تنفر جهانی از آمریكا را به‌دنبال داشت

5- عبور موفق از زنجیره تحریم‌ها و تهدید‌های آمریكا و غرب

6- مقاومت، ایستادگی در مقابل دشمنان و بیرون راندن متجاوزان بعثی از خاك ایران در جنگ تحمیلی هشت ساله و اعتراف جهانیان به پیروزی افتخار آمیز ایران

7- حمایت معنوی از جنبش‌ها و نهضت‌های مردمی در جهان كه موجب خیزش و بیداری اسلامی در جهان شده است

8- حمایت از انتفاضه فلسطین، به‌گونه‌ای كه مسأله فلسطین از موضوع چند كشور عربی خاص، بعد از انقلاب اسلامی، به دستور كار اصلی كشورهای اسلامی تبدیل شد و تشكیل دولت مستقل فلسطینی به عنوان مطالبه جهانی تنها نمونه‌هایی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی محسوب می‌شود.

9- موفقیت‌ها و پیشرفت‌های چشمگیر و حیرت‌انگیز دانشمندان جوان ایرانی در حوزه‌های هسته‌ای، فناوری، نانو، علم و تكنولوژی هوا‌فضا، موشكی و...

بیان همه دستاوردها و قدرت جهانی انقلاب اسلامی، خود فرصت و مجالی مفصل را طلب می‌كند، اما به بهانه پاسداشت دهه فجر انقلاب اسلامی و نكوداشت یاد و خاطره معمار كبیر انقلاب اسلامی و شهیدان والامقام، شكر این همه موفقیت، شكوه و مباهات در پرتو انقلاب اسلامی، باید فرصت را مغتنم شمرده و پاره‌ای از موانع را كه اگر برای آن چاره‌ای اساسی نشود آفت بزرگی برای پرتوافشانی انقلاب خواهد بود، مورد توجه قرار داد.

در یك دسته‌بندی كلی اهم این آفات به شرح زیر می‌باشد:

یكم) فقدان نظریه‌پردازی در حوزه‌های مورد نیاز با مشاركت و همدلی حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها، كه باید اذعان كرد این دو نهاد آن‌گونه كه باید نقش خود را به‌مثابه اتاق فكر و گرانیگاه نظری انقلاب انجام نداده‌ و فهرست بلندبالایی از سوال‌ها و نیازها پیش روی آنان است.

دوم) صورت نگرفتن انقلاب اداری لازم. به رغم تلاش‌های ارزنده‌ای كه در نهادسازی و كادرسازی در اوایل انقلاب اسلامی، با تشكیل جهاد سازندگی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و... صورت گرفت، اما هنوز تحول بنیادی در نظام اداری – اجرایی كشور متناسب با انقلاب صورت نگرفته است. بدیهی است مراد از تحول بنیادین صرفا در شكل كار یا برخی ادغام‌های صوری نیست، در سخت‌افزار، نرم‌افزار و ذهنیت‌ها باید دگرگونی اساسی صورت گیرد كه مهم‌ترین پیامد آن كارآمدی نظام اجرایی است كه توانایی حل مسائل و مشكلات اساسی مردم بخصوص اقتصاد و معیشت را داشته باشد.

سوم) نبود سامان سیاسی كارا. مراد ایجاد نظام‌های رقابتی در چرخش قدرت و پذیرش قواعد آن است. باید ثبات و آرامش در جامعه ایجاد شود. فضای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی كشور گشوده‌تر گردد. جناح‌ها و سلیقه‌های داخل نظام به‌رسمیت شناخته شوند و مورد حمایت قرار گیرند. عقلانیت، خردورزی و اعتدال مبنای اداره امور باشد و با هر انتخابات جمع زیاد‌تری وارد حلقه نظام گردند. سامان سیاسی كارا ، یعنی اداره كشور بر پایه قانون و برنامه باشد و جایی برای سلیقه و تكروی نباشد.

چهارم) ثابت انگاری قوانین و نهادها. برخی تغییرات اساسی در قوانین و نهادها لازمه ثبات كشور است. جمعی از آگاهان و اهل حل و عقد كه مورد اعتماد و خبره باشند باید كارآمدی نظام را با انجام این اصلاحات دنبال كنند.

آیا قانون اساسی نیاز به تغییراتی ندارد؟ آیا كشور نیاز به نظام دو مجلسی ندارد؟ آیا بهترین شیوه انتخاب بالاترین مقام اجرایی كشور همین رویه كنونی است؟ آیا تعدد نهادها و دستگاه‌های تصمیم‌گیر در حوزه سیاست خارجی فرصتی برای دیپلماسی كشور است یا خود مانع جدی برای كارآمدی آن محسوب می‌شود؟ و پرسش‌ها و مطالبات زیادی كه در دهه چهارم انقلاب فراروی این انقلاب بزرگ اسلامی، مردمی و جهانی است.

امید كه همه ما به مسئولیت‌های خطیر خود در پاسداری از این نظام الهی كه معمار بزرگ آن فرمود: «حفظ نظام اوجب واجبات است»عمل كرده و یارویاور خلف صالح آن امام عزیز، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی كه امروز با اقتدار از خط و میراث آن عزیز سفر كرده پاسداری می كند، باشیم.