یکی از ویژگی‌های حضرت امام خمینی به‌صراحت ایشان در برخوردهای فرهنگی برمی‌گردد، نگاهی به جریان تصمیمات و مواضع تاریخی حضرت امام خمینی حاکی از وجود روحیه‌ای جسورانه در مسیر برخورد با معضلات و مسائل مذهبی و فرهنگی بوده است.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ امام خمینی به‌عنوان بنیان‌گذار و مؤسس جمهوری اسلامی بی‌شک نقش بدیلی در طراحی نظام جمهوری اسلامی ایران داشته‌اند، و از همین رو نگاه به تفکرات و راهبردهای ایشان در حوزه‌های گوناگون می‌تواند ما را در جلوگیری از کج‌روی از مسیر انقلاب اسلامی که هدف نهایی آن پیوند با انقلاب امام زمان (عج) است، نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کند.
در این نوشتار به بررسی گوشه‌ای از راهبردهای فرهنگی امام خمینی (ره) با تجدیدنظرطلبانی که امروز با عناوینی چون خط امام و اصلاح‌طلبی مشغول نشر افکار و اندیشه‌های مغایر با افکار حضرت امام خمینی می‌پردازیم.
صراحت فرهنگی در برابر تساهل و پلورالیسم مذهبی
یکی از ویژگی‌های حضرت امام خمینی به‌صراحت ایشان در برخوردهای فرهنگی برمی‌گردد، نگاهی به جریان تصمیمات و مواضع تاریخی حضرت امام خمینی حاکی از وجود روحیه‌ای جسورانه در مسیر برخورد با معضلات و مسائل مذهبی و فرهنگی بوده است.
یکی از این نمونه‌ها به قانون اجباری شدن حجاب برمی‌گردد، درحالی‌که بنا بر شرع مقدس بی‌حجابی زن مسلمان هم منکر علنی است و برای خود فرد گناه محسوب می‌شود، حجاب مسئله‌ای است که تبعات اجتماعی زیادی نیز در صورت عدم رعایتش می‌تواند برای دیگران نیز داشته باشد. از همین رو امام خمینی در جریان اجباری شدن قانون حجاب در برابر کارشکنی‌های عناصری که به دنبال آن بودند که به بهانه مصلحت سیاسی از اجرای این قانون شرعی جلوگیری کنند ایستادند.
همچنین برخورد حضرت امام خمینی با توهین به اسلام و پیامبر و عناصر توهین‌کننده در ماجرای سلمان رشدی بی‌شک نشان‌دهنده صراحت ایشان و مصمم بودن ایشان به اجرای حکم الهی بدون توجه به مقتضیات نظم حاکم و ساختار نامناسب جامعه بین‌المللی بوده است، در واقع آنجایی که وظیفه اجرای احکام و قوانین الهی بود امام خمینی هیچ‌گونه تردیدی در دفاع تمام از آن‌ها به خود راه نداده است.
در تأیید این مدعا در ماجرای اعلام موضع جبهه ملی بر ضد لایحه قصاص امام خمینی قاطعانه وارد عمل شدند و با موضع‌گیری شفاف در مقابل گروهی ریشه‌دار و قدیمی ایستادند تا از حکم الهی قصاص دفاع کنند.

آیت‌الله خزعلی در سخنرانی در دانشگاه فردوسی مشهد می‌گویند: «در زمانی که سید محمد خاتمی به سمت وزارت ارشاد منصوب شد، برای عرض تبریک به خدمت حضرت آیت‌الله خاتمی (پدر محمد خاتمی) رفتیم که با ناراحتی ایشان مواجه شدیم و ایشان گفت که خطرناک است، پسر من غرب‌زده است.»

اما کسانی که خود را خط امامی می‌دانند متأسفانه در طول عملکرد خود در دولت‌های مختلف نه‌تنها در مسیر صراحت فرهنگی حاکم بر مشی امام خمینی حرکت نکرده‌اند بلکه در درجه اول با ترویج نظریاتی چون تکثرگرایی و تساهل ساختگی درصدد برآمدند تا رویه فرهنگی کشور را در مسیر فرهنگ غربی قرار دهند.
رفتارهای ساختارشکنانه فرهنگی در دولت تجدیدنظرطلبان به‌ویژه رفتارهای خلاف شرع رئیس آن دولت نظیر آنچه در سفر ایتالیا اتفاق افتاد از جمله مواردی است که نشان می‌دهد که حتی رئیس دولت تجدیدنظرطلبان نیز التزام عملی به احکام دینی ندارد؛ شاید از همین رو بود که در دوران او ما شاهد بیشترین هجمه‌ها علیه مقدسات بودیم. امری که در دو سال اخیر نیز متأسفانه در مطبوعات نزدیک به این جریان مشاهده می‌شود.
برای نمونه روزنامه مردم امروز و اسمان متعلق به محمد قوچانی از نویسندگان نشریات زنجیره‌ای اصلاحات هر دو به دلایلی دینی چون درج مطلبی در حمایت از هتاکین فرانسوی نسبت به پیامبر اکرم و نوشتاری بر ضد قانون الهی قصاص که اتفاقاً توسط عناصر جبهه ملی هم ابراز شده بود، توقیف شده است. این موضوع مؤید این است که با وجود گذشت زمان این جریان همچنان التزام عملی به احکام شرعی و الهی ندارد.
تهاجم فرهنگی یا توهم توطئه
یکی از مسائلی که امام خمینی همواره در سخنان خود بر آن تأکید داشتند تأکید بر هجمه‌های فرهنگی و تبلیغاتی استکبار علیه ارزش‌ها و احکام الهی اسلامی و همچنین سیاسی بوده است، موضوعی که در جریان تاریخ کشورمان به‌خوبی می‌توانیم برای تأیید وقوع آن نشانه‌های زیادی را آورد.
به‌طور مسلم یکی از علل مخالفت‌های شدید و هتک حرمت برای روحانیت شیعه در یک‌صد سال اخیر، نابود کردن حاملان پیام بوده است. حضرت امام در اوایل سال 1342 و قبل از قیام 15 خرداد به این حقیقت اشاره کرده‌اند:
"هدف اجانب قرآن و روحانیت است. دست‌های ناپاک اجانب با دست این قبیل دولت‌ها قصد دارد، قرآن را از میان بردارد، روحانیت را پایمال کند. ما باید به نفع یهود، امریکا و فلسطین هتک شویم، به زندان رویم و مصدوم گردیم، فدای اغراض اجانب شویم. آن‌ها اسلام و روحانیت را برای اجرای مقاصد خود مضر و مانع می‌دانند، این سد باید به دست دولت‌های مستبد شکسته شود" (1)
اما در سوی دیگر چهره‌های وابسته به جریانی که خود را خط امامی! می‌نامند به طرق مختلف سعی در توهمی خواندن چنین واقعه‌ای دارد، موضوعی که در مجلات و کتب این جریان تبلیغ می‌شود و به تئوری سازی در این رابطه روی آورده‌اند؛ "توهم توطئه " بودن تهاجم فرهنگی و مقابله فرهنگی دشمنان ایران اسلامی با ارزش‌های ملی اسلامی مردم کشورمان، پروژه فکری این جریان برای غفلت جامعه از هجمه فرهنگی دشمن به جامعه بوده است.

روزنامه‌ی «مردم امروز» و «آسمان» متعلق به محمد قوچانی، از نویسندگان نشریات زنجیره‌ای، هر دو به دلایلی دینی چون درج مطلبی در حمایت از هتاکین فرانسوی نسبت به پیامبر اکرم و نوشتاری بر ضد قانون الهی قصاص، توقیف شده است.

موضوع تهاجم فرهنگی در دوران رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هم مورد توجه و هشدار ایشان قرار گرفته، درست زمانی که محمد خاتمی سکان وزارت فرهنگ و ارشاد هاشمی رفسنجانی را بر عهده داشت. با طرح این موضوع توسط معظم له و بی‌اعتقادی سید محمد خاتمی به آن سرانجام به استعفای خاتمی از وزارت ارشاد رفسنجانی منجر شد. در این زمینه ابطحی رئیس دفتر خاتمی و از معاونان وی در وزارت ارشاد چنین می‌گوید:
من از کسانی هستم که کمتر با آقای هاشمی رفت‌وآمد حضوری داشته‌ام. یکی از آن موارد نادر البته در تاریخ فرهنگ کشور مهم بود. بحث تهاجم فرهنگی در سال‌های 70 و 71 از سوی رهبری انقلاب که سال‌های اولیه‌ی رهبری خود را سپری می‌کردند، مطرح شده بود. خیلی جدی هم تعقیب می‌شد. مخاطب آن عملاً وزارت ارشاد شده بود.
آقای خاتمی مسئله را جدی گرفت. وارد بحث شد. بخش‌هایی را که مصداق تهاجم فرهنگی معرفی می‌شد، به‌عنوان مصداق تهاجم قبول نداشت. بعد از جنگ بود و اعتقاد داشت معنا ندارد فضای بعد از جنگ، بسته‌تر از فضای فرهنگی دوران جنگ باشد. بحث‌ها بالا گرفت. چندین جلسه شورای عالی امنیت به این موضوع اختصاص یافت که بعضاً این جلسات در حضور رهبری تشکیل می‌شد.
آقای خاتمی نهایتاً به این نتیجه رسید که از حرف‌هایش تنازل نکند. آقای هاشمی رفسنجانی که رئیس‌جمهور بود، از این بحث خودش را کنار کشیده بود. معتقد بود که باید همه‌ی نیروی خودش را بر اقتصاد بگذارد و دولت سازندگی را اداره کند و رسماً اعلام می‌کرد که حوزه‌ی فرهنگ اولویت ایشان نیست و در ماجرای این اختلافات علاقه‌مند نبود که درگیر این مسائل برای دفاع از وزارت ارشاد شود (2)
در همین زمینه، سعید حجاریان می‌گوید: خاتمی پس از خاتمه بحثی مفصل و پرالتهاب با حسین شریعتمداری گفت: مشکل آقایان من هستم. «تهاجم فرهنگی» امثال بنده‌ایم و برای همین می‌روم استعفا می‌دهم (3)
رادیو اسرائیل نیز استعفای خاتمی را این‌گونه توصیف کرد: «وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی در استعفانامه خود هشدارهای تندی نسبت به خطر تحجر و واپس‌گرایی و خشک‌مقدس بودن برای آینده فرهنگ و هنر ایران داده است"(4)
خودباوری فرهنگی و مبارزه با خودباختگان فرهنگی
از ویژگی‌های مثبت حضرت امام خمینی ایمان و اعتقاد راسخ ایشان به اسلام به‌عنوان دین جامعی بود که تمسک به آن می‌تواند سعادت انسان‌ها را به بار بیاورد، موضوعی که در تعهد و تقید ایشان و مبارزه با التقاط فرهنگی و عقیدتی به‌خوبی مشاهده می‌شود.
ایشان تفسیرهای التقاطی از اسلام را درست در زمانی که اوج فعالیت جریان‌های ایدئولوژیک بود به‌طور صریح رد می‌کردند، و در مبارزه و نفی جریان‌هایی که تفسیرهایی برای مطابق نشان دادن دین اسلام با ایدئولوژی‌های چون لیبرالیسم و مارکسیسم بودن‌اند برآمدند.
امام خمینی به توانایی و توانمند بودن و کامل و جامع بودن فرهنگی ایرانی اسلامی اعتقاد راسخ داشتند، قطعاً شعار معروف نه شرقی و نه غربی که از سوی ایشان مطرح شد در زمانی که مرزهای باطل ایدئولوژیک دو قطب شرق و غرب بر جهان تسلی داشت به بعد فرهنگی آن و استقلال فرهنگی علاوه بر استقلال سیاسی ما برمی‌گشته است.

محمدعلی ابطحی: خاتمی بخش‌هایی را که مصداق تهاجم فرهنگی معرفی می‌شد، به‌عنوان مصداق تهاجم قبول نداشت. بعد از جنگ بود و اعتقاد داشت معنا ندارد فضای بعد از جنگ، بسته‌تر از فضای فرهنگی دوران جنگ باشد. آقای خاتمی نهایتاً به این نتیجه رسید که از حرف‌هایش تنازل نکند.

امام راحل، آن پیر فرزانه و بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی گویا وقتی آبان ماه 1362 در جمع مسئولان وزارت ارشاد وقت که خاتمی در رأس آن‌ها بود، سخن می‌گفتند، دقیقاً نگران چنین روزی در حیات سیاسی خاتمی بودند که به‌صراحت فرمودند:
«نباید دستمان را پیش دیگران دراز کنیم، تمدن اسلام بر سایر تمدن‌ها مقدم است»(5)
اما جریان تجدیدنظرطلب با رویکردی خلاف این مسئله در نشریات فکری خود با گسترش و ترویج دیدگاه‌ها و اندیشه‌های غربی، در کنار ترویج تساهل نسبت به شعائر شرعی و دینی در کتب و نشریات خود مسیری خلاف این رویکرد را پیش گرفته‌اند، در همین زمینه حتی برخی از چهره‌های تئوریک آن‌ها در توصیه‌های خود به‌طور تئوریک از لزوم استفاده از آنچه دستاوردهای غرب می‌نامند سخن می‌گویند، در همین زمینه سریع‌القلم از مشاوران روحانی و از چهره‌های تئوریک این جریان در کتاب عقلانیت و توسعه‌یافتگی ایران می‌گوید:
کشوری که هویت اسلامی دارد، نمی‌تواند با جهان سرمایه‌داری و فرهنگ لیبرال اختلاط کند و اتحادیه تشکیل دهد و هماهنگ باشد...اگر کشوری در باشگاه قدرتمندان قرار نگیرد، طبعاً نیازها و خواسته‌های متعددان مورد توجه قرار نمی‌گیرد این خاصیت قدرت است: اگر بما نپیوندید آنچه را که داریم در اختیار شما نمی‌گذاریم"(6)
همچنین در سخنانی که از محمد خاتمی در تاریخ 30 اردیبهشت 1375 در روزنامه سلام منتشر شده بود، این‌چنین آمده:
«امروز به‌جرئت می‌توان گفت در زندگی قومی که عزم تعالی و پویایی کرده است، هیچ تحول کارسازی پدید نخواهد آمد مگر آنکه از متن تمدن غرب بگذرد و شرط دگرگونی اساسی، آشنایی با غرب و لمس روح آن تمدن یعنی تجدد است. کسانی که با این روح آشنا نیستند، هرگز به پدید آوردن دگرگونی سودمند در زندگی خود توانا نیستند.»(7)
در همین رابطه آیت‌الله خزعلی در سخنرانی در دانشگاه فردوسی مشهد می‌گویند: «در زمانی که سید محمد خاتمی به سمت وزارت ارشاد منصوب شد برای عرض تبریک به خدمت حضرت آیت‌الله خاتمی (پدر محمد خاتمی) رفتیم که با ناراحتی ایشان مواجه شدیم و ایشان گفت که خطرناک است، پسر من غرب‌زده است.»(8)
جهانی‌سازی فرهنگی یا پذیرش فرهنگی
یکی از ویژگی‌های برجسته امام خمینی توجه دادن ایشان به این نکته بود که فرهنگ اسلامی قابلیت جهانی شدن و صدور به کشورهای مختلف را دارا است، عمق اعتقاد امام نسبت به توانمندی و جامعیت فرهنگ مبتنی بر ارزش‌های الهی باعث شده است که ایشان چنین دیدگاهی داشته باشند، در همین زمینه ایشان می‌گویند:
“امروزه جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی (ص) است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی رونق و زرق‌وبرق کاخ‌های سفید و سرخ را از بین خواهند برد"
ما انقلابمان را به تمام جهان صادر کنیم چراکه انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لااله‌الاالله و محمدرسول‌الله بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هرکجای جهان علیه مستکبرین هست، ما هستیم.»(9)
امام امت در یکی دیگر از بیانات خویش در مورد صدور انقلاب فرمودند:
«بحمدالله امروز قدرت ایرانی و قدرت اسلام در ایران به‌طوری است که توجه همه ملّت‌های ضعیف را به خودش معطوف کرده است و اسلام صادر شد در سرتاسر دنیا. از این سیاه‌های عزیزی که در آمریکا هستند و تا آفریقا و تا شوروی و همه‌جا نور اسلام تابیده است و توجه مردم به اسلام شده است. و ان‌شاءالله اسلام در همه‌جا غلبه بر کفر خواهد پیدا کرد.»(10)

امام راحل، گویا وقتی آبان‌ماه 1362 در جمع مسئولان وزارت ارشاد وقت که خاتمی در رأس آن‌ها بود، سخن می‌گفتند، دقیقاً نگران چنین روزی در حیات سیاسی خاتمی بودند که به‌صراحت فرمودند: «نباید دستمان را پیش دیگران دراز کنیم، تمدن اسلام بر سایر تمدن‌ها مقدم است.»

فرازهای که آمد به‌خوبی نشان می‌دهد که امام خمینی بر معرفی و جهانی کردن فرهنگ ناب الهی تأکید شایانی داشتند، اما اصلاح‌طلبان ضمن تجدیدنظرطلبی به رویکردهای رسیده‌اند که نه‌تنها از معرفی و تلاش جهت جهانی‌سازی فرهنگی خودداری می‌کنند بلکه در داخل کشور نیز با سنگر گیری در مراکز علمی و نشریات خود در مقابل فرهنگ ارزشی و الهی نیز ایستاده‌اند. و حتی به مروجان اصلی فرهنگ غربی با همه ابعاد آن در داخل کشور تبدیل شده‌اند.
دلیل اصلی این ایستادگی غرب‌زدگی اصلاح‌طلبان بوده است در همین زمینه امام خمینی در سخنانی می‌فرمایند:
«خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ آموزنده اسلامی ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه‌ها در سطح کشور آن‌چنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و با نفوذ عمیق ریشه‌دار غرب مبارزه کرد.»(11)
جمع‌بندی
نگاه دقیق به عملکرد اصلاح‌طلبان که روزگاری بنام خط امامی‌ها درصدد معرفی خود برمی‌آمدند نشان می‌دهد که آنان نگاه و راهبردهایشان در حوزه‌های مختلف به‌ویژه مسائل فرهنگی با نگاه حضرت امام خمینی متفاوت و متضاد است، جریان اصلاح‌طلب با سوءاستفاده از عدم حیات امام خمینی و رابطه خوب با اعضای بیت امام در مقاطع مختلف از نام امام خمینی سوءاستفاده کردند و در عمل رویکردی را برخلاف راهبردهای فرهنگی امام خمینی داشته‌اند، موضوعی که بی‌شک در زاویه گرفتن و نزدیک شدن آن‌ها به دشمنان این ملک و بوم بی‌شک تأثیر گزار بوده است و باعث خسارت‌های فراوانی در اثر ایجاد تعارضات ساختارشکنانه برای انقلاب داشته است، اصلاح‌طلبان کسانی هستند که در هر فرصتی با بلند کردن عنوانی به‌عنوان برند فعالیت‌های سیاسی خود درصدد جلب توجه مردم بودند خط امامی و اصلاح‌طلبی برند این جریان است که هیچ سنخیتی در رویکردها و راهبردهای آن با نظریات امام خمینی نمی‌توانیم مشاهده کنیم.(+)

محمدامین خلیل زاده

پی‌نوشت ها:
1- سخنرانی امام خمینی 3/2/1342
2- سایت پویش، روایت محمد ابطحی از استعفای خاتمی، 27/6/1393
3- ندای انقلاب، حجاریان، ناگفته‌های استعفای خاتمی از وزارت ارشاد، 3/3/1393
4- فارس، کدام «راه آقای خاتمی» را می‌توان ادامه داد؟،9 /6/1392
5- امام خمینی، سخنرانی در جمع مدیران ارشاد، 3/8/1362
6- سریع‌القلم، عقلانیت و توسعه‌یافتگی ایران ص 259
7- محمد خاتمی، سلام، اردیبهشت 1375، صفحه 3
8- الف، نظر آیت‌الله روح‌الله خاتمی درباره پسرش، 18/10/1388
9- صحیفه نور، جلد 11، صفحه‌ی 266، تاریخ 2/11/58
10- صحیفه نور، ج 11، ص 266، 22/11/58.
11- پیام برای تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی برای بار دوم، 81/9/1363

"Our President, analytical news site"